سلام
من یه دوست دارم که دختر خیلی خوبیه . بعد از 4 سال ارتباط علمی با فردی احساس میکنه به این فرد علاقمند شده... بخاطر اینکه مشکلی پیش نیاد یه وقت خدایی نکرده فعل حرامی انجام نده یا ضربه ی عاطفی ای چه به اون چه به پسره نخوره.. و از طرفی چون نمیتوانسته دل بکنه... به عنوان مشاوره گرفتن ازش باهاش صحبت میکنه و موضوع مطرح میکنه... بلکه پسره بگه مثلا من بهت علاقه ای ندارم و بتوانه موضوع و فراموش کنه ... اما در کمال ناباوری.. پسره هم به طور کاملا عادی جواب میده و به زودی با خانواده برای خاستگاری اقدام میکنه..
من فکر میکردم با این شرایط باید دوستم خیلی خوشحال باشه اما این چند وقته دیدم خیلی حالش بده ... علت و که جویا شدم فهمیدم قبلا چون اطلاعی از خودارضایی و اینکه فعل حرامه و ... نداشته خودارضایی میکرده و این باعث شده پرده بکارتش پاره بشه ( رفته دکتر...) ... و چون 99 درصد فکر میکنه پسره وقتی میگه بگه علاقه ای به شما ندارم و... اصلا به این موضوع فکر نکرده بوده...
حالا نمیدونه چیکار کنه؟! چطوری به پسره بگه... چی بگه ؟ حالا بگه بخاطر اینکه اول خودش به قولی ابراز علاقه کرده پسره باور میکنه یا نه... خلاصه خیلی حالش بده...
من نمیدونم باید چیکار کنم ... چطور کمکش کنم که اروم بشه ... چی بهش بگم؟ مخصوصا که میدونم فقط با من این موضوع و در میون گذاشته... خلاصتا خیلی براش نگرانم... و به شدت از ناراحتی و نگرانیش ناراحتم.. واقعا چرا پاکی ما دخترها رو به یه پرده میشناسن؟!
و به نظر شما ها پسره حرفش و قبول میکنه؟! من چی به دوستم بگم که یکم آروم بشه..؟!
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۰۱۳ بازدید توسط ۱۴۷۴ نفر
- پنجشنبه ۲۸ خرداد ۹۴ - ۲۱:۱۴