سلام
دیگه از زندگی خسته شدم از این همه دو رنگی و بی انصافی ... شش سال باهاش ازدواج کردم یه پسر چهار ساله دارم فکر نمیکنم تا حالا براش کم گذاشته باشم از هر لحاظ تو خونه ارامشو براش فراهم کردم از لحاظ سکسی همیشه تامینش کردم ولی آخرش چی دیدم فقط دارم خیانت میبینم .

تا حالا چند بار شماره ها و پیامها مختلف تو گوشیش دیدم هر بارم که دعوامون میشه هیچی و گردن نمیگیره و شماره ها رو پاک میکنه و میگه سوءتفاهم. من نمیدونم چرا همه سوءتفاهم های دنیا واسه این پیش میاد؟

خسته ام خسته با نداریش با اعتیادش ساختم ولی این کاراش دیگه داره روانیم میکنه اگه پسرم نبود و ترس از خدا نداشتم خودم و خلاص میکردم .

حس میکنم نقطه اتصالم به زندگیم فقط پسرمه .فقط به خاطر اون باید بسوزم و بسازم ، نه پدری نه مادری هیچکس نیست که بزارم برم نه پولی نه پس اندازی قربون خدا برم چرا از بچگی یه روی خوش نشون من نداده ؟
ببخشید دلم بد گرفته بود

یا علی  


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)