سلام
یک سال و نیمه که توی عقدیم ، حس می کنم شوهرم احساس مسئولیت و قدرت تصمیم گیری نداره ، هر چی خونوادش میگن قبول میکنه . چند بار نظرایی رو که به من داده رو بعدا از زبون خونوادش شنیدم و فهمیدم نظر اونا بوده و الان هر حرفی میزنه و هر نظری میده حس میکنم حرف اوناست...
هر کاری از دستش برمیاد واسه خونوادش انجام میده هر دستوری بدن نه نمیگه و نمی تونه حقشو بگیره حتی اگه حرفشون یا کارشون اشتباه و به ضرر ما باشه بازم هیچ حرکتی نشون نمیده و همش واسه همه چی چشمش به اوناست که یه کاری بکنن فکر میکنه همه ی کارا و تصمیمات اونا درسته...
این خیلی ازارم میده من دلم میخواد استقلال داشته باشم دلم میخواد شوهرم بتونه حقشو بگیره و صاحب نظر باشه ولی ... نمیدونم باید چکار کنم تا این وابستگی فکریش به اونا کم بشه تا حداقل توی مسائل اشتباه باهاشون مخالفت کنه و بی چون و چرا در برابرشون کوتاه نیاد؟
یک سال و نیمه که توی عقدیم ، حس می کنم شوهرم احساس مسئولیت و قدرت تصمیم گیری نداره ، هر چی خونوادش میگن قبول میکنه . چند بار نظرایی رو که به من داده رو بعدا از زبون خونوادش شنیدم و فهمیدم نظر اونا بوده و الان هر حرفی میزنه و هر نظری میده حس میکنم حرف اوناست...
هر کاری از دستش برمیاد واسه خونوادش انجام میده هر دستوری بدن نه نمیگه و نمی تونه حقشو بگیره حتی اگه حرفشون یا کارشون اشتباه و به ضرر ما باشه بازم هیچ حرکتی نشون نمیده و همش واسه همه چی چشمش به اوناست که یه کاری بکنن فکر میکنه همه ی کارا و تصمیمات اونا درسته...
این خیلی ازارم میده من دلم میخواد استقلال داشته باشم دلم میخواد شوهرم بتونه حقشو بگیره و صاحب نظر باشه ولی ... نمیدونم باید چکار کنم تا این وابستگی فکریش به اونا کم بشه تا حداقل توی مسائل اشتباه باهاشون مخالفت کنه و بی چون و چرا در برابرشون کوتاه نیاد؟
← مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)
- ۲۱۷۴ بازدید توسط ۱۵۷۶ نفر
- جمعه ۱۲ خرداد ۹۶ - ۲۳:۵۶