با عرض سلام
پسری 21 تا 24 ساله هستم چند وقتی میشه تمایل به ازدواج پیدا کردم.از خانواده ام بگم:
مادرم لیسانس دانشگاه دولتی و خانه دار ، پدرم بازنشسته کارخونه با درامد نسبتا کم ( در حدود یک و نیم میلیون) ، خانواده مذهبی و معتقد و شوخ طبع هستیم . اهل انجام دادن واجبات و ترک محرمات ولی زیاد اهل مستحبات نیستیم. کاملا معتقد به ولایت فقیه و انقلاب و ... .
وضع مالی مون زیاد خوب نیست یه خونه معمولی و یه پراید ( البته جدیدا ماشین پولدارا شده ) یعنی واقعا توان برگزاری مراسم رو نداریم .
از خودم بگم:
قدم 170 و قیافه معمولی، ادعای مذهبی بودن ندارم ( چون کلمه سنگینیه ) ولی کاملا و بسیار زیاد معتقد به انقلاب و رهبری و بسیار احترام گذار به فرهنگ دفاع مقدس و افرادی که تو جنگ بودن. تا حالا تو عمرم ریش نذاشتم و معمولا دو سه روز یکبار کوتاهشون میکنم تیپم مذهبی نیست ( اهل انگشتر عقیق و ریش و پیراهن یقه بسته ی روی شلوار اصلا نیستم ) از اون هایی هم نیستم که تا دو خط تو دانشگاه درس خوندن تو هوا پرواز میکنن من که خودم هر چقدر درس هامون جلوتر میره بیشتر به عمق بی سواد بودنم پی میبرم .
از شرایط خودم بگم دانشجو هستم رشته مهندسی در یکی از دانشگاه های دولتی و سربازی هم نرفتم و پس اندازی خاصی از خودم ندارم اما چون وضیعت بازار کار رو دیدم و فهمیدم که ممکنه با رشته ام شغلی نتونم یدست بیارم در کنار تحصیل یه حرفه ای هم به صورت تخصصی یاد گرفتم که درامد نسبتا خوبی هم داره فقط باید مغازه اجاره کنم.
از زندگی هیچی نمیخوام جز خدمت به مردمم . کار کردن در جاهایی که از سطحم پایین تر باشه رو کسر شان نمیدونم کلا عقیده دارم کار عار نیست این ماییم که بی عار هستیم.
روی کمک خانواده ام هم به اندازه یک هزار تومنی حساب باز نکردم چون اعتقاد دارم معمولا خانوده هایی که به فرزندشون کمک مالی میکنن بعدا تو زندگیشون دخالت میکنن برا همین خودم تلاش میکنم پول در بیارم تا بعدا اجازه دخالت به احد الناسی رو ندم. معیارهایی که از همسر اینده دارم به ترتیب عبارت است از:
قانع باشه – اخلاق داشته باشه – مذهبی و معتقد (معتقد به انقلاب و ... ) - به دلم بشینه ( بعضی ها بوده از نظر من به چشم خواهری زیبا بودن ولی از نظر بقیه زشت بودن برا همین میگم به دلم بشینه ) - اصلا انتظار جاهاز خاصی رو ندارم – پدر و مادر با شخصیت و با فهمی داشته باشه .
اما حس میکنم اگه الان تو این سن با همین شرایط بخوام ازدواج کنم کسی حاضر نیست زنم بشه به نظرتون اشتباه حس نمیکنم ؟
اخه اگه الان بخوام زن بگیرم اون بنده خدا باید منتظر بمونه تا سال دیگه درسم تموم بشه و دو سال هم برم سربازی . در ضمن میتونم از سهمیه پدرم برا کسر خدمت استفاده کنم اما به هیچ وجه موافق استفاده ازش نیستم اخه با بقیه پسرا فرقی ندارم و کلا مخالف سهمیه ها هستم و خدا رو شکر تا حالا ذره ای از سهمیه در هیچ کجا استفاده ای نکردیم چون معتقدیم وظیفه پدرم بوده رفته جنگ و اگه بازم خدایی نکرد جنگ بشه وظیفشه دوباره بره .
سرتون رو درد نیارم من خودم به شخصه بعید میدونم کسی حاضر باشه زنم بشه چون تا چند سال اول زندگی از لحاظ مالی باید در مضیقه زندگی کنه به نظرم کسی حاضر به بله گفتن بهم با شرایطی رو که دارم نیست حتی میترسم برم خواستگاری کسی چون ممکنه بابای طرف بپرسه چی داری برا ازدواج منم هیچ جوابی ندارم که بدم خانواده ام هم نه میخوام کمکم کنن نه این که اصلا پولی داشته باشن بخوان کمک کنن.
از شما میخوام کمکم کنین بفهمم درست فکر میکنم یا نه ...
پسری 21 تا 24 ساله هستم چند وقتی میشه تمایل به ازدواج پیدا کردم.از خانواده ام بگم:
مادرم لیسانس دانشگاه دولتی و خانه دار ، پدرم بازنشسته کارخونه با درامد نسبتا کم ( در حدود یک و نیم میلیون) ، خانواده مذهبی و معتقد و شوخ طبع هستیم . اهل انجام دادن واجبات و ترک محرمات ولی زیاد اهل مستحبات نیستیم. کاملا معتقد به ولایت فقیه و انقلاب و ... .
وضع مالی مون زیاد خوب نیست یه خونه معمولی و یه پراید ( البته جدیدا ماشین پولدارا شده ) یعنی واقعا توان برگزاری مراسم رو نداریم .
از خودم بگم:
قدم 170 و قیافه معمولی، ادعای مذهبی بودن ندارم ( چون کلمه سنگینیه ) ولی کاملا و بسیار زیاد معتقد به انقلاب و رهبری و بسیار احترام گذار به فرهنگ دفاع مقدس و افرادی که تو جنگ بودن. تا حالا تو عمرم ریش نذاشتم و معمولا دو سه روز یکبار کوتاهشون میکنم تیپم مذهبی نیست ( اهل انگشتر عقیق و ریش و پیراهن یقه بسته ی روی شلوار اصلا نیستم ) از اون هایی هم نیستم که تا دو خط تو دانشگاه درس خوندن تو هوا پرواز میکنن من که خودم هر چقدر درس هامون جلوتر میره بیشتر به عمق بی سواد بودنم پی میبرم .
از شرایط خودم بگم دانشجو هستم رشته مهندسی در یکی از دانشگاه های دولتی و سربازی هم نرفتم و پس اندازی خاصی از خودم ندارم اما چون وضیعت بازار کار رو دیدم و فهمیدم که ممکنه با رشته ام شغلی نتونم یدست بیارم در کنار تحصیل یه حرفه ای هم به صورت تخصصی یاد گرفتم که درامد نسبتا خوبی هم داره فقط باید مغازه اجاره کنم.
از زندگی هیچی نمیخوام جز خدمت به مردمم . کار کردن در جاهایی که از سطحم پایین تر باشه رو کسر شان نمیدونم کلا عقیده دارم کار عار نیست این ماییم که بی عار هستیم.
روی کمک خانواده ام هم به اندازه یک هزار تومنی حساب باز نکردم چون اعتقاد دارم معمولا خانوده هایی که به فرزندشون کمک مالی میکنن بعدا تو زندگیشون دخالت میکنن برا همین خودم تلاش میکنم پول در بیارم تا بعدا اجازه دخالت به احد الناسی رو ندم. معیارهایی که از همسر اینده دارم به ترتیب عبارت است از:
قانع باشه – اخلاق داشته باشه – مذهبی و معتقد (معتقد به انقلاب و ... ) - به دلم بشینه ( بعضی ها بوده از نظر من به چشم خواهری زیبا بودن ولی از نظر بقیه زشت بودن برا همین میگم به دلم بشینه ) - اصلا انتظار جاهاز خاصی رو ندارم – پدر و مادر با شخصیت و با فهمی داشته باشه .
اما حس میکنم اگه الان تو این سن با همین شرایط بخوام ازدواج کنم کسی حاضر نیست زنم بشه به نظرتون اشتباه حس نمیکنم ؟
اخه اگه الان بخوام زن بگیرم اون بنده خدا باید منتظر بمونه تا سال دیگه درسم تموم بشه و دو سال هم برم سربازی . در ضمن میتونم از سهمیه پدرم برا کسر خدمت استفاده کنم اما به هیچ وجه موافق استفاده ازش نیستم اخه با بقیه پسرا فرقی ندارم و کلا مخالف سهمیه ها هستم و خدا رو شکر تا حالا ذره ای از سهمیه در هیچ کجا استفاده ای نکردیم چون معتقدیم وظیفه پدرم بوده رفته جنگ و اگه بازم خدایی نکرد جنگ بشه وظیفشه دوباره بره .
سرتون رو درد نیارم من خودم به شخصه بعید میدونم کسی حاضر باشه زنم بشه چون تا چند سال اول زندگی از لحاظ مالی باید در مضیقه زندگی کنه به نظرم کسی حاضر به بله گفتن بهم با شرایطی رو که دارم نیست حتی میترسم برم خواستگاری کسی چون ممکنه بابای طرف بپرسه چی داری برا ازدواج منم هیچ جوابی ندارم که بدم خانواده ام هم نه میخوام کمکم کنن نه این که اصلا پولی داشته باشن بخوان کمک کنن.
از شما میخوام کمکم کنین بفهمم درست فکر میکنم یا نه ...
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) ← مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)
- ۱۶۱۹ بازدید توسط ۱۲۴۴ نفر
- جمعه ۲۶ آذر ۹۵ - ۲۲:۲۵