سلام
من همونیم که پست زندگی شوهرم داره به پای من هدر میشه رو نوشته بودم . الان که اینها رو مینویسم خیلی خیلی نا امیدم .
من نمیدونم این چه بازیه که خدا با من راه انداخته. بعد از زایمان پارسالم تحت نظر پزشک باردار شدم و الان هفته 12 هستم امروز رفتم برای غربالگری با هزار امید و ارزو که دکتر بعد از سونو گفت بچه از بین رفته از صبح همش گریه کردم .
رفتم پیش دکترم میگه حداقل باید یه هفته بگذره تا بتونیم کورتاژ کنیم چون امپول انوکساپارین و قرص اسپرین میخورم دکتر میترسه نتونه خونریزی رو کنترل کنه برای همین عملم افتاده اخر هفته دیگه. نمیدونم چیکار کنم ؟
از صبح همش میگم چرا اینکارو با من میکنی ؟
خدایا اگه بچه توی طالع من نیست پس
احساس میکنم خدا منو برای سرگرمیش آفریده .کسی میدونه واقعا چه حکمتیه توی اینکار؟
چرا خدا بمن بچه میده با هزار امید و ارزو بزرگ شدنش رو تصور میکنم یه دفعه خدا همه دنیا رو روی سرم خراب میکنه ؟
← بارداری و زایمان (۱۱۳ مطلب مشابه)
- ۱۴۷۲ بازدید توسط ۱۰۶۱ نفر
- يكشنبه ۱۷ آبان ۹۴ - ۱۹:۳۴