سلام...
من یه دخترم که مدت هاست احساس میکنم راه ازدواج تو زندگی برام بسته است. از خودم بخوام بگم، بیست و چند سالمه، قد و وزنم میشه گفت متناسبه اما قدم بلند نیست. قیافم بد نیست بنظرم متوسط رو به بالاست. حداقل تا حالا هیچ کس بهم نگفته زشتی. خودمم قیافمو دوست دارم. با حجاب و مانتویی هستم، با وجودی که سعی میکنم جلب توجه نکنم اما همیشه خوش پوش و مرتب از خونه بیرون میرم.
با مردا سر سنگینم ولی با دوستام شوخ و بگو بخندم. تو مهمونیام رفتارم خانومانست. خانواده خوب، با وضع مالی معمولی دارم. درسته پول دار نیستیم ولی همه خانوادمونو قبول دارن. تا الان دوست پسر نداشتم. موقعیتشو داشتم اما اول برای رضای خدا با هیچ کس دوست نشدم، دوم برای اینکه میخواستم عشق اولو اخرم همسرم باشه.
میخواستم پاک و دست نخورده بمونم تا زمانی که مردی که برای منه و واقعا دوستم داره پاشو توی زندگیم بذاره. اون وقت همه چیزمو بپای اون بریزم. عاشق کارای هنری به خصوص تو درست کردن غذا و دسرم. دست پختمم همه تعریف میکنن. خلاصه حوصله واسه اینجور کارا زیاد دارمو سعی میکنم غذاها و دسرای مختلفو جدیدو درست کنم. اخلاقمم سعی میکنم همیشه با ادب و مهربون ومنطقی باشه. نمیدونم چقد موفق بودم اما تا حالا پیش نیمده دوستام بخوان ازم دوری کنن یا دوستیمونو بهم بزنن. البته خدا رو شکر دوستای خوبیم دارم. بارزترین خصوصیتی که دیگران بهم میگن مهربون بودنمه.
تو زندگی همیشه توکلم اول به خدا و بعد به ائمه بوده. خیلی دوسشون دارم.
اینا رو گفتم که یه پیش زمینه کلی از من داشته باشین.
اما با وجود همه اینا تا حالا حتی یه خواستگارم نداشتم. نمیدونم چرا... واقعا نمیدونم اشکال کار کجاست. هیچ کس تا حالا بهم پیشنهاد ازدواج نداده. هیچ کسم تا الان کسی رو بهمون معرفی نکرده. با وجودی که ما تقریبا خانواده اجتماعی هستیم. مثلا با فامیلا و همسایمونو حتی همکارای پدرم رفت و امد داریم.
با اینکه رابطمون با هم خیلی خوبه اما اونام تاحالا کسی رو معرفی نکردن. به خصوص همسایمون که هم پسر مجرد تو فامیل زیاد دارن هم شغل مرده جوریه که با پسرا خیلی در ارتباطه. نمیگم توقع دارم برام چنین کاری کنن ولی تعجبم از اینه که دوستام همه خواستگار از در و همسایه و اینور و اونور بهشون معرفی میشه اما من نه. حتی من واقعا تعجب میکنم از اینکه میبینم دختری میگه تو مترو یا تو خیابون خانومی منو برای پسرش خواستگاری کرد.
در صورتی که من تا حالا رنگ خواستگارو به چشمم ندیدم. نمیفهمم چرا... هر چی تو خودم جست و جو میکنم نمیفهمم مشکل از چیه که هیچ کس از من خوشش نمیاد. مغرور نیستم. نمیگم همه چی تمومم ولی انقدم بد نیستم که هیییییچ پیشنهادی نباشه!
واقعا چه جوریه که همه دوستام این همه خواستگار دارن ولی من نه. اونام از نظر سطح مالی یا فرهنگی یا قیافه خیلی با من فرق ندارن. ولی مدام یا بهشون پیشنهاد ازدواج داده میشه یا کسی بهشون پسر معرفی میکنه. خیلی از دوستامم متعهل شدن که اونام تو دوره مجردی خواستگار زیاد داشتن.
من همیشه میگم اگر مردی که میخوام پیدا کنم تا اونجا که میتونم اسون می گیرم. ولی از کجا باید چنین مردی رو پیدا کنم. بقیه حداقل چند تا خواستگار داشتن یکی رو که خوششون اومده انتخاب کردن. ولی منی که اصلا خواستگار ندارم باید چه کنم؟ منی که اهل دوستی نیستمو توکل به خدا کردم تا مردمو سر راه زندگیم بذاره الان چرا باید انقدر تنها باشم؟
خواهش میکنم برام از وضع بد جامعه و بالا رفتن سن ازدواج نگین چون نه تو اطرافیانم چنین چیزی نمود داشته نه تو این سایت زیاد چنین چیزی دیدم، اکثر دخترای همین سایتم از خواستگاراشون میگن. خواستگاراشون بد بوده یا خوب اما بازم داشتن. ولی من...
منفی نگر نیستم. اینایی که میگم وضع زندگیمه.
همه زندگی رو تو ازدواج نمیبینم. اما تا الان به اندازه کافی مجردی کردم. میخوام تا وقتی شور و نشاط دارم زودتر ازدواج کنم، تا وقتی سنم بالا نرفته بچه دار شمو همه عشقمو به پای همسرمو بچم بریزم. اما نمیدونم چرا راه برای ازدواج من بسته است.
تو رو خدا کمکم کنین. راهی بهم نشون بدین. دعا هم زیاد کردم اما به هیچ نتیجه ای نرسید. با همه وجودم ازتون میخوام اگه راهی به ذهنتون میرسه بهم بگین. منتظر نظراتتون هستم. تو رو خدا شمام تنهام نذارین....
مرتبط :
یک خواستگار هم ندارم به خاطر اینکه هیچکس منو ندیده
دلیل اصلی بی خواستگار موندن بعضی از دختران چیه ؟
دخترها تا چه سنی خواستگار دارن؟
نمی دونم چرا اصلا خواستگار ندارم ؟
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۶۱۵۶ بازدید توسط ۴۳۶۹ نفر
- جمعه ۸ خرداد ۹۴ - ۲۱:۰۸