این کتاب از دو دیدگاه مهم قابل بررسی است:
یکی اثرات روانی پس از جنگ و دیگری اهمیت انسان و مقابله با هر چیزی که مانع انسان بودنش است. هاینریش بل به انسان با همه ی اشتباهاتش و سادگی هایش معتقد است و به هر چه که مانع انسانی بودن باشد می تازد.
هانس اشنایرِ دلقک، انسانی است بسیار انسان. او با رنگ روغنی بر چهره صادقانه مقابل ریا کاریهای جامعه ایستاده است. هانس پروتستان زاده و عاشق ماری است و به قول خودش مرض تک همسری دارد. ماری که کاتولیک است بی دین بودن هانس را نمیتواند بپذیرد، به دلیل عقاید مذهبیش هانس را ترک میکند. هانس در طول شش سال زندگیش با ماری به عقاید مذهبی او احترام میگذاشت حتی او را صبح زود برای رسیدن به مراسم مذهبیش بیدار میکرد و حاضر بود در مراسم مذهبی کاتولیکها با او ازدواج کند ولی ماری تنها نبود، کاتولیکها همواره در اطرافش حضور داشتند.
← معرفی کتاب (۵۸ مطلب مشابه)
- ۶۴۸ بازدید توسط ۴۷۲ نفر
- دوشنبه ۵ ارديبهشت ۰۱ - ۱۷:۱۰