سلام
یه مشورت در زمینه ازدواج می خواستم، ممنون میشم کمکم کنید.
دختر در آستانه ۳۰ سالگی هستم و کارشناسی ارشد از یه دانشگاه تقریبا معروف دارم.قصدم تعریف از خود نیست فقط به خاطر روشن شدن قضیه میگم،روی شخصیت خودم تا حدودی کار کردم و خیلی اهل مطالعه ام، در محل کار و اجتماع و بین دوستان از شخصیت و احترام بالایی برخوردارم به خاطر همین افراد زیادی برای ازدواج بهم معرفی میشن که غالبا شخصیت و اصالت خانوادگی بالایی دارند. ولی غالبا بعد از آشنایی با خانواده یا در مرحله تحقیق منصرف میشن.
مشکلم این هست که سطح فرهنگ خانواده م پایین هست و پدرم بد دهن و بد اخلاق هستن و بعضا چارچوب های اخلاقی رو رعایت نمی کنن، عصبانی هم که بشن کلا چیزی جلودارشون نیست،همین مسئله باعث شده با خانواده عروس ها و حتی خود خواهر برادرهام که ازدواج کردن دچار اختلاف بشیم که مقصر پدرم بوده. بعلاوه اینکه یک سری مشکلات خانوادگی دیگه هم داریم.
حالا سوال من اینه وقتی خواستگاری میاد تا چه حد باید در مورد خلقیات پدرم و مشکلات خوانوادگیم توضیح بدم؟ در چندمین جلسه؟
راستش اصلاً دلم نمیاد کسی رو ناخواسته وارد مشکلاتم کنم، با خودم میگم شاید اگه این شخص از اول با سختی ها و مسائل زندگیم آشنا باشه نخواد منو انتخاب کنه، به خاطر همین تصمیمم اینه که خودم اگه خواستگاری رو مناسب دیدم خیلی صادقانه و رو راست مسائل و اخلاق پدرم رو توضیح بدم . و از اون جایی که غالبا بعد از جلسه اول تحقیق از همسایه و... رو شروع می کنن گفتن این مسائل در جلسه اول مناسبه؟(یعنی قبل از اینکه از دیگران بخوان بشنون و ادامه ندن از خودم بشنون.)
به نظرتون کارم درسته؟ واقعیتش با اینکه خیلی نیاز دارم و شاید هر روز منتظرم تا با ازدواج از خانواده م جدا بشم ولی به خاطر مشکلاتم یه جورایی دارم با خودم کنار میام که شاید هیچ وقت نتونم ازدواج کنم، بخاط همین می خوام کاری که وجدانا درست هست رو انجام بدم نه کاری که به نفعم باشه.
یه سوال هم از آقایون دارم، شما حاضر میشید با دختری با این شرایط ازدواج کنید؟
پیشاپیش از راهنمایی هاتون سپاس گزارم.
← مسائل خواستگاری (برای دختران) (۱۴۸ مطلب مشابه) ← سوالات خواستگاری (۸ مطلب مشابه)
- ۱۸۳۰ بازدید توسط ۱۴۰۱ نفر
- جمعه ۲۸ بهمن ۰۱ - ۲۲:۳۰