سلام علیکم
ابتدا می خوام وضعیت ظاهریم و مشخص کنم بعد به شرح ماوقع بپردازم . پسری هستم 22 ساله ساکن شمال کشور با قد 170 کارمند مقید به انجام امور دینی با پوست گندمی و چهره متوسط خوشگلم نیستم .
راستش رو بخواهید مدتیه کلا از فکر ازدواج اومدم بیرون تا چند ماه پیش تمام پس اندازم رو برای ازدواج گذاشته بودم اما با اینکه خیلی تحت فشارم اصلا دلم رضا نمیده !عقلم که کلا زده زیر همه چیز !
شیطون هم که هست و وعده هاش خیلی زیبا جلوه می کنه ، خب اصلا بریم سر اصل مطلب من از شما یه سوال دارم .
آیا دختری هست یعنی وجود داره که به مراسم کوچیک راضی باشه ؟خب اره وجود داره خودم جواب میدم اما من در حدش نیستم متوجهین که !
خب کم کم کمش برای یک مراسم عروسی چقدر باید خرج کنم ؟ زیاد کم نگید سرمو میکوبم به دیوارا حداقل بیست میلیونه .
خب الان طبق رسوم اینجا کالاهای اساسی پای داماد الان قیمت اونارو برام در بیارید ؟ اینو زیاد کم نگیرید حداقل 10 میلیونه دیگه چونه نزن !
خب الان که ازدواج کردیم رو هوا که نمی خوایم زندگی کنیم خونه می خوایم از اون طرفم که خانوووماا سختشونه اینور اونور برن بابایی همش میرسونتشون ماشین هم باید باشه . خب الان پول رهن یه خونه 60 متری چند در میاد ؟ یه ماشین پراید چقدر در میاد ؟
خب الان ابوی گرامی گیر سه پیچ داده زن بگیر ! د میگم پدر جان طبق محاسبات من خیلی همت کنم خرج عروسی رو بدم دیگه مابقی فاتحهه خوندست .
من وایسادم با خودم فکر کردم که این همه می خوام برم زیر خرج لااقل یه خانومی رو انتخاب کنم که خودش یه دغدغه نشه واسم ! به پدر و مادر سپردم یه خانم زیبارو خوش اخلاق و مقید در انجام امور دینی (نمیگم مذهبی الان دعوا میشه ) برام پیدا کنن .
اخه یه چیزی درگوشی بگم بین خودمون باشه تو خیابون که راه میری ماشاءالله هزااار ماشاءالله همه خوشگلن ، خب ایا من حق ندارم دختری رو انتخاب کنم که وقتی باهاش تو خیابون راه میرم حسرت نخورم ! نمیدونم تونستم مطلبو برسونم یا نه !
آدمیه دیگه الان یه عده میان میگن ظاهر مهم نیست و فلان و بهمان ، عمو جان ببین من الان تو شهر قدم میزنم دلم ضعف میره اخه چجوری بگم مسلمون نیستی خدایی توقعم بالاست ؟ 80 میلیون خرج کنم اونوقت همیشه حسرت بخورم به پدرم میگم درسته ظاهر ملاک اصلی نیست اما یه ملاک مهم که هست !
ما هم آدمیم شما هم آدمید خودتونو بذارید جای من ! وقتی می بینید دوستانتون با پول بستنی با دخترها راحت گرم میگیرند و .... خب آیا من حق ندارم ؟ اصلا از خیر قیافه گذشتیم دختر سالم و خوش اخلاق از کجا پیدا کنم .
نگید مسجد منبر سرمو میکوبم به دیوارااا چیزی که از ازدواج تو ذهن منه با اون چیزی که تو ذهن پدرمه خیلی فرق داره .
پدرم فکر میکنه مثل دهه شصت پسر میره خواستگاری و دخترو میبینه و فردا عقد و و پس فردا عروسی ! اما من دوست دارم چندین جلسه صحبت کنم اصلا روم نمیشه به پدرم بگم خیلی براش احترام قائلم اما در این مورد صد در صد مخالفم این مشکلو چطور حل کنم !؟
یک مقدار چاشنی طنز اضافه کردم به متن امیدوارم کسی ناراحت نشه . صمیمانه از کسانی که نظر میذارن و بنده رو مورد نوازش قرار میدن تشکر می کنم
"عماد"
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۲۵۲۱ بازدید توسط ۱۹۳۶ نفر
- پنجشنبه ۱ بهمن ۹۴ - ۱۹:۰۱