سلام
من پسری تقریبا ۲۳ ساله دانشجوی ترم آخر یکی از رشته های معمولی تو ایران هستم . که البته در زمان کنکور تلاش مضاعف داشتم که رتبه در حد عالی داشتم و الان میتونستم در بهترین رشته ها دانشجو باشم ولی بدلیل اینکه یکی از بستگان نزدیکمون خارج کشور هستش و به من وعده داد ساپرتم میکنه برم اونور برای همین این رشته رو انتخاب کردم و در واقع هدفم فارغ التحصیل شدن تو این رشته ادامه تحصیل اونور و ادامه ماجرا بود .
همه چیز خوب بود تا اینکه وارد دانشگاه شدم متاسفانه همون ترم اول یکی از دخترا بدجور دلمو برد ولی با توجه به هدفم و اینکه از ارتباط با دخترا بدم میاد ( در حد سلام ) خودمو نگه داشتم هر چند خیلی داغون شدم و حتی درسام هم به حد مشروط نشدن شد البته خودش متوجه قضیه شده بود چون همیشه هواشو نگه داشتم و شاید تو دلش ازم ناراحت باشه چرا نمیرم جلو چون احساس میکنم اونم ازم خوشش میاد !!!
به هر حال تا الان صبر کردم ولی حالا ترم آخر اصلا وضعم خیلی خراب شده خوب از اون ور هم پدر مادرم دختر همون فامیلمون رو برام در نظر گرفتن !!! با اینکه دختر بسیار مهربان و متینیه ولی ما همیشه مثل خواهر برادر بودیم و هیچوقت نمیتونم در موردش مثل همسر نگاه کنم!!!
به هرحال من میخوام همه چیو بهم بزنم برم با دختر مورد علاقم صحبت کنم !!! ولی از آیندم میترسم!
حالا بنظرتون ؛
قید خارجو بزنم و اینجا دنبال شغل آبرومند باشم و در واقع حرف پدر مادرم هم گوش نکنم یا قید دختری رو که تو سه سال نشد رو بزنم ولی انصافا نمیتونم و احساس میکنم بعدها رو زندگیم تاثیرش رو بذاره همونطور که تو این مدت گذاشته !!!
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۱۶۶۰ بازدید توسط ۱۱۷۰ نفر
- شنبه ۱۴ فروردين ۹۵ - ۰۰:۲۴