سلام به همه دوستان بزرگوار
من یه دختر بین 22 تا 25  ساله هستم شوهرم حدود 31 سالشه و دانشجوی دکتری یک رشته فنی در دانشگاه تهران است ، ما به مدت یکسال و نیم است که عقد کرده ایم و در تمام این مدت ایشان بیکار بودند و هیچ درآمدی هم نداره.

بعضی وقتها که میشنوم پسری به نامزدش پول میده یا میبردش خرید براش یه چیزی میخره از ته دلم ناراحت و نا امید میشم و دلم برای خودم میسوزه الان که دم عیده یکبار هم به روی خودش نیاورده که من نیاز دارم که برام بره لباس عید بخره برام خرید کنه .

خب خانوادم هم توقع دارند که اون برام عیدی بخره ولی نه خودش چیزی میگه و نه خانواده اش. وضع مالی خانوادش هم خیلی عالیه و عین خیالشون نیست که من واقعا دارم اذیت میشم تازه مادر شوهرم طوری با من رفتار میکنه انگاری لطف کرده که من عروسش شدم  .

من خیلی هوای شوهرم  رو داشتم تو این مدت که عقد بودیم اصلا به لحاظ اقتصادی و مالی ازش چیزی نخواستم. من به خاطر ظاهر خوب و مومن خودش و خانوادش باهاش ازدواج کردم و پدرم هم اصلا سختگیری نکردند.

اما الان شوهرم طوری رفتار میکنه انگاری که وظیفه خانوادمه خرجم رو بدن منم امسال تصمیم گرفتم با همون لباس هایی که پارسال پوشیدم امسال هم برم خونه فامیلاشون تا بفهمن که من لباس نو ندارم.

هر چند میدونم مادرشوهرم به روم خواهد آورد که چرا لباس نو نداری و... و وظیفه پدر و مادرم میدونه که برام بخرن ولی من دیگه نمیخوام از پدرو مادرم چیزی بخوام .

واقعا شرایط سختی رو میگذرونم خودمم کار ندارم و دانشجو هستم . دیگه خسته شدم هر چی بهش میگم برو سر یه کاری به فکر آیندمون باش امروز و فردا میکنه در حالی که کارهای خوبی هم براش پیدا شد و ولشون کرده خواهش میکنم راهنماییم کنید
یک دنیا ممنونم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)