سلام
الان که دارم می نویسم دارم گریه میکنم خیلی داغونم یک سال و نیمه نامزد دارم اوایل خوب بود ولی چند وقته اجازه هیچ کاری به من نمیده گوشیم یک ثانیه اشغال باشم ناراحت میشه دیر جواب بدم ناراحت میشه تنهایی نمیتونم برم بیرون نمیتونم مثلا واسه پیاده روی برم بیرون فقط شاید اگه یه خرید داشته باشم بتونم برم اونم نباید طول بکشه چون میترسه کسی منو ازش بدزده .
با دوستام دو ساله بیرون نرفتم ندیدمشون چون میگه بده دوستاتت یکیشون دوست پسر داره اونش بد میاد بیرون دوست ندارم با اینا بگردی فقط ی دوستمو میگه میتونی فقط بری خونشون بازم بیرون نمیتونم برم امروز تولد همین دوستم بود دوستم اس داد بیا بریم بیرون مهمونتون کنم به نامزدم گفتم برم؟ گفت نه بیرون بده نرو نرفتم ولی خیلی دلم میخواست برم.
مانتو رنگ روشن میگه تو چشمه موهام بیرون نیست ولی اگه نفهمم و یکم بیشتر اومده باشه بیرون داغونم میکنه از دعوا.پسره بدی نیست اخلاقش بد نیست دوسم داره میفهمم اینارو ولی بخدا احساس خفگی میکنم خیلی محدود شدم دختره بدی نیستم شاید اگه واسه تنها بیرون رفتن ازاد بودم هیچ وقت تنها نمیرفتم ولی حالا ک نمیتونم حسه بدی دارم خیلی
تو رو خدا کمک کنید بگید چیکار کنم چی بهش بگم که قانع بشه ؟ بخدا خیلی باهاش حرف زدم میگه میترسم خیانت کنی ؟ میترسم بری اون وقت من چیکار کنم ؟ بهش میگم با این کارا بدتر میکنی نصف روز خوب میشه دوباره از اول .
راهنماییم کنید چیکار کنم؟
← مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)
- ۵۹۲۷ بازدید توسط ۴۳۶۰ نفر
- دوشنبه ۱۱ خرداد ۹۴ - ۲۲:۳۷
