سلام

من خیلی از دست زن داداشم ناراحتم من خیلی دوستش دارم هر جا میرم یه شهر دیگه واسش خرید میکنم مثلا چون میدونم لواشک آلو دوست داره واسش میگیرم ولی اون اصلا به من احترام نمیگذاره .

خیلی وقتا حتی خونه داداشم کلی جارو میکنم و خودش بهم میگه پاشو ظرفا بشور پاشو واسم آب بیار ولی وقتی میاد خونه ما اگه من بهش بگم میشه کمک من چند تا بشقاب بیاری آشپزخونه؟ فورا یه آتیشی راه میندازه که داداشم منو آخرش کتک میزنه .

همه جا میگه منو کلفت گیر آوردن . یا بارها شنیدم میگه شما کل زندگیتون به نام همسر منه شما بدون همسر من هیچی نیستین. پدر من خیلی پسریه ولی هیچ موقع محتاج داداشم نبودیم خدا رو شکر .

هر کاری واسش میکنم ازم تشکر نمیکنه. همشم به داداشم میگه اگه من زنت نمیشدم زن گیرت نمیومد. هفته اییه مانتو شلوار از جون داداش کارگرم میخره 47 میلیونم داداشم بدهکاره. نمیدونم چرا.

از موقعی که زن گرفت بدهیش زد بالا. مامانم گفت تو که زن زندگی هستی یکمی مدیریت کن نذار پسرم زیادی خرج کنه فردا صبح میبرنش زندان. گفت به هیچ کس هیچ ربطی نداره دلمون میخواد بدهکار باشیم.

یبار از داداش پول خواست داداشم گفت فعلا پول ندارم واست گردن بند بخرم یکم بهم فرصت بده گفت به من نمیدی ک فورا به مامانت بری بدی؟

جلو من و مامانم گفت.خجالتم نکشید. چند روز قبلم گفت من نمیدونم شما خانوادتون چرا انقد خنگید حتی داداشم هیچی بهش نگفت. ولی کافیه داداشم بگه بالا چشم خواهرت بابات یه کسی از خانوادش ابرو هست جیغ میکشه سر میکشه سر داداشم زندگی رو واسش زهر میکنه..

ببخشید طولانی شد شرمنده


مطالب مشابه :

زن داداشم احساس میکنه وظیفه ماست که بهش احترام میذاریم

با زخم زبون های زن داداشم چه کار کنم ؟



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)