سلام
من چند وقتیه دارم به طور خاص در رابطه با سادیسم،
رفتارهای سادیستی و اذیت و آزار چه در زندگی زناشویی و چه در در رابطه با
دیگران و در زندگی اجتماعی، تحقیق و تحلیل می کنم.
اگه
دقت کرده باشین این رو زیاد دیدیم که یکی از نگرانی ها بین دو جنس مخالف
که میخوان با هم آشنا بشن، و به طور عام هم بین دو نفر که میخوان با هم
دوست بشن، اینه که چه طور رفتار کنیم و چه کار کنیم که در عین ابراز عشق و
محبت، طرف مقابل پر رو نشه و سوءاستفاده نکنه؟
کسانی
که خیلی به همسرشون میخوان ابراز عشق کنن و توافق و تفاهم خوبی داشته
باشن، و هم چنین کسانی که فوت فتیش یا علاقه به پا دارن و برعکس و مکملش،
یعنی اون دسته از خانومایی که دوست دارن پاهاشون بوسیده و لیسیده بشه و یه
مقدار حس ارباب بودن رو در رابطه داشته باشن، خب همونطور که در کامنت های
همین وبلاگ هم دیدیم و خوندیم، بعضاً آدم های نرمالی هستن و این حسشون هم
در حد نرمال و عادی هست نه افراطی و زیانبخش. تا اینجاش مشکلی نیست و راه
حل هم داره که با کمک مشاوران هم میشه کاری کرد که خلاصه به قول معروف نه
سیخ بسوزه نه کباب.
اما طبق تجریبات زیادی که در اینترنت نوشته شده و هم چنین تجربیاتی که در دنیای واقعی اتفاق افتاده و شاید خیلی هاشون در اینترنت هم ثبت نشده باشه، یه مشکلی که در این بین وجود داره، تغییر رفتار انسانهاست (که تدریجی یا ناگهانی اتفاق می افته) که خیلی وقت ها غیر قابل پیش بینی هست. و همین موضوع باعث نگرانی میشه. حالا البته این فقط یه نمونه بود. وگرنه رفتار های ناشی از منیّت و سادیسم، طیف خیلی گسترده ای دارن که میشه ساعت ها در موردش نوشت و بحث کرد.
اما طبق تجریبات زیادی که در اینترنت نوشته شده و هم چنین تجربیاتی که در دنیای واقعی اتفاق افتاده و شاید خیلی هاشون در اینترنت هم ثبت نشده باشه، یه مشکلی که در این بین وجود داره، تغییر رفتار انسانهاست (که تدریجی یا ناگهانی اتفاق می افته) که خیلی وقت ها غیر قابل پیش بینی هست. و همین موضوع باعث نگرانی میشه. حالا البته این فقط یه نمونه بود. وگرنه رفتار های ناشی از منیّت و سادیسم، طیف خیلی گسترده ای دارن که میشه ساعت ها در موردش نوشت و بحث کرد.
از
طرف دیگه، در یک رابطه ی عاشقانه و درست و صمیمی، اصل بر اخلاق درست و
صداقته و قراره نقاب ها کنار بره. بنابر این، بعد از یه مدت که رابطه قطعی
شد و به ثبات رسید، خود همین حس بی اعتمادی و دلهره و همین نگرانی بابت
اینکه محبت خودمون، حرف دلمون و رفتارمون رو یه مقدار سانسور کنیم که مبادا
طرف پررو بشه و بخواد سوءاستفاده کنه! خب این خودش باز یه جور منیّت میشه
در اون شرایط! بنابر این این شیوه ی برخورد محافظه کارانه ی اینجوری هم
گاهی واقعاً درست و کارساز نیست. ولی خب از اون طرف هم، دیده شده که شخصیت
سادیستی آدما زمانی رشد می کنه که فضا بازه و از طرف مقابلشون، فروتنی
زیادی دریافت کردن.
بنابر این چه راهکاری داره و چه طور میشه
جلوی افکار و رفتار بد و سوءاستفاده ی طرف مقابل رو گرفت؟ و یا در صورت
بروز سوءاستفاده، چه طور باید در مراحل اولیه برخورد کرد که باعث ایجاد
کینه و دشمنی و بدتر شدن اوضاع نشه؟
خانم ها و
آقایونی که در رابطه، رفتار سادیستی از طرف مقابل دیدن، چه تجربه ای دارن؟ و
نتایج ریشه یابی رفتارهای سادیستی و مازوخیستی به کجا رسیده؟
البته
یه سری تحقیقات هم نتایج خیلی شوکه کننده ای رو در رابطه با سادیسم و
مازوخیسم نشون دادن که هشدار میده انسان ها خیلی باید بیشتر از این حرفا
حواسشون به خودشون و رفتارهاشون باشه.
یه نمونه از این تحقیقات همونطور که احتمالاً می دونید، یکی از معروف ترین تحقیقاتی که در زمینه سادیسم و دیگر آزاری انجام شده، آزمایش زندان استنفورد هست که نتایج به حدی شوکه کننده و غیرقابل پیش بینی بوده که مجبور شدن آزمایش رو نصفه نیمه رها کنن. اما با این جال، این آزمایش یه سری حقایق و واقعیت های خوبی رو آشکار کرد، اینکه وقتی حتی به انسان های خوب و نرمال هم قدرت داده بشه، چقدر ممکنه ازش سوءاستفاده کنن و به سمت جنون برن! برا اطلاعات بیشتر درباره این آزمایش می تونید در اینترنت جستجو کنید و یا در ویکی پدیا یه نگاه بهش بندازین:
یه نمونه از این تحقیقات همونطور که احتمالاً می دونید، یکی از معروف ترین تحقیقاتی که در زمینه سادیسم و دیگر آزاری انجام شده، آزمایش زندان استنفورد هست که نتایج به حدی شوکه کننده و غیرقابل پیش بینی بوده که مجبور شدن آزمایش رو نصفه نیمه رها کنن. اما با این جال، این آزمایش یه سری حقایق و واقعیت های خوبی رو آشکار کرد، اینکه وقتی حتی به انسان های خوب و نرمال هم قدرت داده بشه، چقدر ممکنه ازش سوءاستفاده کنن و به سمت جنون برن! برا اطلاعات بیشتر درباره این آزمایش می تونید در اینترنت جستجو کنید و یا در ویکی پدیا یه نگاه بهش بندازین:
https://fa.wikipedia.org/wiki/آزمایش_زندان_استنفورد
یه
قضیه دیگه هم که یه مقداری در رابطه با رفتار های مازوخیستی هست، سندروم
استکهلم هست، که طرف با وجود اینکه قبلاً رفتار بد رو محکوم می کنه، اما هم
چنان اون رو خیلی راحت می پذیره و حتی ازش لذت می بره. خیلی داستان مبهم و
پیچیده ایه. برا اطلاعات بیشتر می تونید در اینترنت جستجو کنید، و اینم
لینک ویکی پدیا:
https://fa.wikipedia.org/wiki/سندرم_استکهلم
البته
در یه سری تعالیم معنوی و عرفانی هم گفته شده که انسان ها شخصیت واقعیشون
رو در آسایش، راحتی و قدرت نشون میدن و نه در تنگنا و فقر! و حتی گفته شده
اگه میخواین کسی رو امتحان کنید، بهش قدرت بدین ببینید رفتارش چه قدر و چه
طور تحقیق می کنه. هر چند این نکته هم باید بررسی بشه که تغییر شرایط، چقدر
زمینه رو برای بروز و تشدید رفتارهای مختلف (خوب و بد) مهیا می کنه و چه
راهی برای رفع این مشکلات رفتاری هست؟ مثلاً معمولاً افراد وقتی شخصیت
سادیستیشون رو نشون میدن که قدرت و موقعیت کافی براش فراهم باشه، و از اون
طرف هم یه سری بداخلاقی ها و بدرفتاری ها و جنایات با فقر هست که شدت می
گیره. و بعضاً کسانی که از دنیا سیر و ناکام میشن و دیگه هیچی برای از دست
دادن ندارن، تبدیل به آدم های خیلی خطرناکی میشن در صورتی که همون آدم ها
در یه شرایط بهتر، اینقدر بی رحم نیستن و فرصت بیشتری برای خوب بودن
دارن...
منتظر نظرات و پیشنهادات دوستان برای
تکمیل بحث هستیم. فقط یاد آوری می کنم: لطفاً با رعایت ادب و احترام، بدون
پیش داوری و قضاوت های بی فایده، و با جدیت و منطق ادامه بدیم بحث ها رو.
با تشکر
← مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)
- ۱۸۲۶ بازدید توسط ۱۳۵۱ نفر
- جمعه ۲۵ تیر ۹۵ - ۱۱:۳۲