سلام
یه ماجرایی از دیشب تاحالا منو کلافه کرده .
دیشب رفتم از عابر بانک پول بگیرم دو نفر دیگه هم تو نوبت بودن جلوتر از من. کنار عابر بانک یه ازمایشگاه بود. دختری حدود 20 تا 23 سال که با یه کله پشتی و هندزفری به گوش که مشخص بود دانشجو هست از ازمایشگاه اومد بیرون.
یه برگه جواب ازمایش هم دستش بود. رو پله های جلوی درب ورودی نشست چند بار به برگه ازمایشش نگاه کرد. بعد با گوشیش یه شماره گرفت و شروع کرد به صحبت. لهجه یه شهر دیگه رو داشت. اسم یه پسری رو خطاب کرد و سلام کرد.
بعدش با ناراحتی گفت: دیدی بدبخت شدم جواب ازمایشم مثبته. من میریم شکایت میکنم از همه تون شکایت میکنم. بعد از اینکه یه خورده با اون پسره دعوا کرد شروع کرد به خندیدن و گفت نه نگران نباش چیزی نشده شوخی کردم...
حالا فکر کنید من هنگ کرده بودم گذشته از اون متوجه شدم اون دو نفر اقا هم متوجه موضوع شدن و برگشتن به اون دختر نگاه میکنن .از خجالت اب شدم.
تا قبل این فقط هر چی از روابط و نامشروع و فساد جنسی میدونستم همش مثل داستان بود و چیزایی که تو مجلات و روزنامه خونده بودم. و اون موقع هنگ کرده بودم که یه دختر جلف در ملا عام ایینقدر بی حیایی میکنه وقتی نگاش میکردم دست خودم نبود هزار جور تصور ناجور داشتم ازش.
نمیدونم شوهر اینده این دختر چه جور ادمیه ولی از الان دلم براش سوخت :(
از اون موقع بهم ریختم و تاسف به حال جامعه مون میخورم .واقعا یه پدر و مادر به هزار امید بچه هاشون میفرستن دانشگاه ،یه شهر دور تو غربت، روحشون خبر نداره دختر یا پسرشون با کی میره با کی میاد. اونوقت ....
کجای کار اشتباهه ؟ چیکار باید کرد؟ کم کاری از خانواده هاست یا از دانشگاه یا ... متاسفانه من تو این جور مسائل اجتماعی نمیتونم بی تفاوت باشم چه کاری ازدستم بر بیاد چه نیاد غصه میخورم
یه ماجرایی از دیشب تاحالا منو کلافه کرده .
دیشب رفتم از عابر بانک پول بگیرم دو نفر دیگه هم تو نوبت بودن جلوتر از من. کنار عابر بانک یه ازمایشگاه بود. دختری حدود 20 تا 23 سال که با یه کله پشتی و هندزفری به گوش که مشخص بود دانشجو هست از ازمایشگاه اومد بیرون.
یه برگه جواب ازمایش هم دستش بود. رو پله های جلوی درب ورودی نشست چند بار به برگه ازمایشش نگاه کرد. بعد با گوشیش یه شماره گرفت و شروع کرد به صحبت. لهجه یه شهر دیگه رو داشت. اسم یه پسری رو خطاب کرد و سلام کرد.
بعدش با ناراحتی گفت: دیدی بدبخت شدم جواب ازمایشم مثبته. من میریم شکایت میکنم از همه تون شکایت میکنم. بعد از اینکه یه خورده با اون پسره دعوا کرد شروع کرد به خندیدن و گفت نه نگران نباش چیزی نشده شوخی کردم...
حالا فکر کنید من هنگ کرده بودم گذشته از اون متوجه شدم اون دو نفر اقا هم متوجه موضوع شدن و برگشتن به اون دختر نگاه میکنن .از خجالت اب شدم.
تا قبل این فقط هر چی از روابط و نامشروع و فساد جنسی میدونستم همش مثل داستان بود و چیزایی که تو مجلات و روزنامه خونده بودم. و اون موقع هنگ کرده بودم که یه دختر جلف در ملا عام ایینقدر بی حیایی میکنه وقتی نگاش میکردم دست خودم نبود هزار جور تصور ناجور داشتم ازش.
نمیدونم شوهر اینده این دختر چه جور ادمیه ولی از الان دلم براش سوخت :(
از اون موقع بهم ریختم و تاسف به حال جامعه مون میخورم .واقعا یه پدر و مادر به هزار امید بچه هاشون میفرستن دانشگاه ،یه شهر دور تو غربت، روحشون خبر نداره دختر یا پسرشون با کی میره با کی میاد. اونوقت ....
کجای کار اشتباهه ؟ چیکار باید کرد؟ کم کاری از خانواده هاست یا از دانشگاه یا ... متاسفانه من تو این جور مسائل اجتماعی نمیتونم بی تفاوت باشم چه کاری ازدستم بر بیاد چه نیاد غصه میخورم
← مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)
- ۳۸۵۲ بازدید توسط ۲۸۸۹ نفر
- شنبه ۱۹ تیر ۹۵ - ۲۲:۰۲