سلام
22 سالمه 4 ساله با پسری که 4 سال ازم بزرگتره به قصد ازدواج رابطه دارم از همون اوایل خانوادهامون در جریان بودن و میرفتیم پیش مشاور البته خانواده من خیلی موافق نبودند اما مخالف هم نبودن بعد از 2 سال خانواده من به خاطر یسری دلایلی مثل کار اون اقا و درسش و نداشتن پدر و حامی بهونه گیری کردن تا بالاخره کاملا مخالفت خودشونو اعلام کردن .
اما ما بازم با هم بودیم و همدیگر و دوست داشتیم الان 1 سال اون اقا یه مغازه کفش فروشی زده درسشم داره ادامه میده و واسه کنکور ثبت نام کرده البته به اصرار من .
منم خانوادمو راضی کردم اما خودشون میگن از ته دلشون راضی نیستن. در مورد خودمو خانوادمم بگم که دختر بزرگ خانوادم خیلییییییییی زیاد تو رفاه بودم همه چیز داشتم ولی خب با ازدواج با اون اقا اوایل زندگی مطمئنا نمیتونم رفاه خونه بابامو داشته باشم و مامانم میگه اینجوری عادت کردی و نمیتونی طاقت بیاری و سختی بکشی .
اما من فکر میکنم دوست داشتنم باعث میشه که بتونم تحمل کنم و واسه زندگیم تلاش کنم در مورد اون اقا هم بگم که پدرشون فوت کرده پسر با ایمان و نجیبی و منو خیلیییییییی دوست داره و گفته شده خودم لباس نداشته باشم و گشنه بخوابم همه تلاشمو میکنم که سختی نکشی حالا مردم که با ایشون ازدواج کنم یا نه ؟
خیلی دوستشون دارم به همه هم گفتم سختیا رو تحمل میکنم اما میخوام نظر شما دوستانو هم بدونم
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۸۶۸ بازدید توسط ۷۲۸ نفر
- چهارشنبه ۲۹ بهمن ۹۳ - ۲۳:۵۹