سلام
من پسری 17 ساله هستم که توی زندگیم مشکلاتی رو داشتم و همیشه تنها بودم من تا به حال من یه دونه دوست نداشتم و خیلی خجالتی هستم .
داستان از این جا شروع میشه که من ؛ ما یه جشن نا مزدی داشتیم من توی این جشن یه دختری رو دیدیم که خیلی زیبا بود و من خاطر خواش شدم من همیشه بهش فکر میکردم تا اینکه چند وقت پیش عروسی اون شخصی بود که تو جشن نامزدیش رفته بودیم اونم اومده بود من وقتی از عروسی برگشتم حالم خیلی گرفته بود وتا امروز کارم گریه و زاری بود من حتی شمارشم ندارم دارم داغون میشم تو رو خدا راهنماییم کن خواهش میکنم من دارم میمیرم لطفا کمک کن
پاسخ :
سلام
به این سوالات جواب بدید و در موردش فکر کنید :
فرض کنیم شما اقدام می کردید . اونم قبول می کرد که با شما ازدواج کنه ؟
باز هم فرض کنیم قبول می کرد ، اقدام بعدی شما چی بود ؟!
ازدواج ؟
دوستی ؟
آیا والدین شما قبول می کردند ؟ والدین اون چی ؟
باز هم فرض کنیم همه چیز اون طوری پیش رفت که شما می خواستید ، آیا می تونید حداقل یه خونه اجاره کنید ؟ بحث شغل و درآمد تون چی میشه ؟ سربازی رو چکار می کنید ؟ در دوران سربازی والدین شما توانایی رسیدگی به خانم شما رو دارند ؟ و ...
پسر خوب ،
زیبایی ظاهری اصلا ملاک خوبی برای خوب بودن و زن زندگی بودن یک دختر نیست . چه فایده ای داره زنت خوشگل باشه ولی پرتوقع ، بد اخلاق و ... باشه .
قبول کن که اشتباه کردی . این طوری زن پیدا نمی کنن .
اینو یادت باشه ، داشتن علاقه شدید قبل از ازدواج تقریبا مساوی هستش با انتخاب غلط و نهایتا طلاق رسمی یا عاطفی
موفق باشید
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۳۷۳۰ بازدید توسط ۲۸۰۶ نفر
- سه شنبه ۵ خرداد ۹۴ - ۲۲:۰۹