سلام
فرضیات
1. عاشق و معشوق: بیش از 600 کیلومتر از هم فاصله دارند
2. وجه اشتراک: اخلاق و خلقیات و شخص ثالث و عزیز که هر دو تصمیم دارند تو اون شهر زندگی کنن.
3. خانوم فاصله ش با اون شهر زیاد
4. آقا فاصله کم
5. آقا برای کار به هر حال مجبور به رفتن به اون شهر هست
6. خانوم هم برای تحصیلات تا مدت مدید تو اون شهر ثالث زندگی میکنه.
شک و تردید های آقا:
1. هنوز ابتدای کارش هست و هیچی معلوم نیست مثلا قرار بوده از همین هفته پیش تو یک کارخونه تو همون شهر ثالث مشغول به کار بشه ولی مدیر عامل زده زیر همه چیز و با وجود امضا بودن قرارداد کار بی کار تا اطلاع ثانوی (حدود یک ماه دیگه)
2. برای شروع به کار باید تو این شهر و اون شهر تو کارخونه کار کنه
تا کار یاد بگیره تا بتونه به شهر مد نظر هر دو تا برگردند ولی کارش هست با
حقوق اولیه 1.5 شایدم کمتر و قانون کار. ولی برگشت به شهر مد نظر به خدا بستگی
داره.
مشکلات :
1. بر اساس این هست که کار آقا بر اساس احتمالات هست/ بازار کار برای کار آزاد معلومه و نیازی به گفتن نیست
2. آقا هیچ سرمایه و پس اندازی نداره
3. ترس آقا از این هست که اقدامی بکنه و بعد زندگیشون رونق نیوفته و باعث آزردگی خانوم بشه.
آقا
25 ساله و خانوم 19 ساله. هر دو مذهبی ولی آقا به شدت دو دل چون میترسه که
نتونه از پس شرایط ازدواج بربیاد و از طرفی بینشون وابستگی ایجاد شده و
وجدانش این اجازه رو نیمیده بیخیال ماجرا شه
جان من نگید بیخیال شو وقتی کسی عاشق میشه جای این حرفا نیست مخصوصا وقتی خانوم وابسته بشه دلداری و راهکار میخوام.
از طرفی میگند امام علی با هیچ شروع کرد . تا یه هفته دیگه باید تصمیم قطعیم رو بگیرم یا پا رو دلم بذارم که برای خودم مشکلی نیست ولی پا روی دل طرف که تا آخر عمر عذاب وجدانش برام میمونه. یا اینکه بگم تا شش ماهه دیگه وقت بدین تکلیف کارم معلوم شه و یه پول و پله ای دستم بیاد.
خدا خیرتون بده
مدرک من مهندس برق - قدرت ( از دانشگاه دولتی ) و اهل کار و تلاش ولی اگه باشه
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۱۱۵۲ بازدید توسط ۸۹۰ نفر
- يكشنبه ۲ آبان ۹۵ - ۲۲:۱۵