با سلام خدمت همه دوستان
ببخشید یه کمی طولانی شد. ولی قول میدم کل حرفام همینا باشه. مقدمه چینی نمیکنم. یه پسر ۱۷ ساله ام که سال ۹۶ کنکور داره. در کل با خوندن چند تا مطلب از وبلاگ متوجه شدم که کاربرای این جا تجربه پاسخ گویی به سوالات منو دارن.
از حال و هوای خودم بگم:
به شدت عاطفی هستم. در زمینه شبکه، هک، امنیت، برنامه نویسی و اینا یه سر رشته هایی دارم. کارای عمومی با کامپیوتر رو هم فول هستم. در زمینه تکنولوژی و گوشی های هوشمند هم خبره تر از من فکر نکنم در ۵ کیلومتری من باشه. اینو به جرات میگم. مطالعه در زمینه های غیر درسی هم زیاد داشتم. یکی از معروف ترین هییت های کشور که چند سال پیش مورد حمله تروریستی هم قرار گرفت و ۱۴ تا شهید هم داد j, شهرمونه. فکر کنم لو دادم خودم رو! خخ.
توی اون هم سعی میکنم هر هفته خودم رو برسونم و از سخنرانی ها و مطالبش استفاده کنم. مداحانش هم عالی ان. ادعای مذهبی بودن ندارم. چون اگر بودم یکی مثل احمد علی نیری می شدم. (کتاب عارفانه رو مطالعه نمایید)
نمازام رو هم کامل میخونم. البته اگر صبح قضا بشه در همون روز قضا رو میخونم. این از این. بریم سراغ سوال های من ؛
۱) حقیقتش من تا الآن برای کنکور یه کم شل زدم توی خوندن. آیا با محکم خوندن از این به بعد میشه رتبه زیر ۴۰۰۰ منطقه یک کسب کرد؟
۲) با توجه به این که از نظر ج... نسبتا گرم هستم. خیلی توی جامعه اذیت میشم. مخصوصا با این وضع پوشش های کنونی. بعضی وقت ها به سرم میزنه که حداقل دو هفته ای یه بار دست به گناه بزنم ... ولی اکثرا بعد از این فکر گریه میکنم و از خدا معذرت میخوام که چرا فکر همچین عملی به سرم میزنه. چیکار کنم این نیاز مزخرف تا موقع خودش کمتر به روی اعصاب؟!!!
۳) احساس عاطفی عجیبی دارم. خیلی دوست دارم یه دوست دختر!!!(البته ببخشید) داشته باشم تا اونم دوستم داشته باشه و منم عاشقش باشم و... از اینا ولی بعدش بازم از این فکر پشیمون میشم و از خدا معذرت میخوام. این علاقه و مجذوب شدن سمت دخترا رو چطوری برای چهار سال آینده از بین ببرم؟
( البته اگر الآن یه همسر داشتم که هم سن خودم بود چه بهتر. با هم درس می خواندیم و به هم کمک میگردیم. هم از لحاظ ج...و عاطفی مشکلی نداشتیم. هم این که خیالمون راحت بود که تا اخر عمر با همیم. ) در کل برای هم کم نمیذاشتیم.
۴) دوستان کسی تجربه در زمینه خوندن رشته های مهندسی در دانشگاه خاتم الانبیاء ارتش رو داشته؟ شرایط رو کامل مطالعه کردم دنبال یکی میگردم که تجربه داشته باشه و بگه این دانشگاه ها خوبن؟ آینده شون؟ قبولی در آزمون و مصاحبه چطور؟ سخته؟
۵) دوستام خیلی تو مدرسه زشت حرف میزنن. مثلا مدرسه نمونه است. ولی ادبیات صحبت کردن چند صفحه قبل از خط فقر!!! من حتی یه بارم اسم عامیانه بعضی از اندام های بدن رو از کوچیکی تا حالا بر زبان نیاوردم! خیلی سختمه بین همچین کسایی که این چیزا نقل و نبات حرف هاشون هست باشم. آیا این که تو جمع نباشم و بینشون نگردم نمای زشتی نداره؟ چون هر چی فاصله میگیرم و تنها تر میشم آرامش خودمم بیشتره.
۶)من با داییم خیلی صمیمی ام. از برادر نداشته برام نزدیک تره و اونم خیلی دوستم داره. بیشتر از ۱۰ سال اختلاف سنی داریم، ولی خیلی هم رو درک میکنیم. این چند سال اخیر که دایی من ازدواج کرده، من حس میکنم دارم از دستش میدم. البته هنوز دوستم داره اما خب، وقتی زن دایی ام جلوی من بغلش میکنه، میبوستش، یا بهش ابراز علاقه میکنه حس میکنم یه رقیب دارم! بماند جدیدا با هم میخواستیم تنهایی بریم جایی، کفت بذار شب دیگه من بدون خانمم این جور حالا ها نمیرم حالا بازم بماند که منم دلم میخواد یکی رو داشته باشم این طوری بهم عشق بورزه اما حس میکنم دایی ام زندایی ام رو بیشتر از من دوست داره و دارم. از دستش میدم! اصلا این طرز فکر درسته؟ چرا تا آدم زن میگیره زندگیش میشه اون؟ واقعا چرا؟
مورد ۴ در اولویت هست. پیشاپیش قدم همتون رو که اومدید پای گوشی، لپتاپ، تبلت، یا هر چیز دیگه این که به پرسش های من جواب بدین رو میبوسم.
داداش کوچیکه تون: (امین)
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)
- ۲۲۳۴ بازدید توسط ۱۶۶۴ نفر
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵ - ۲۲:۰۵