سلام
من پسری هستم 27 ساله... موقعیت کار کارمندی برای من فراهم است اما من آزمونی در پیش دارم که خیلی دشواره و همه براش 1 سال درس می خونن.
یک بار قبلا آزمون دادم و خیلی جزیی قبول نشدم... الان هم دارم تمام وقت سر کار میرم با یه حقوق کارمندی. ولی می خوام بیام بیرون و دوباره برای اون آزمون صنفی بخونم تا بتونم برای خودم کار کنم.
از طرفی خب نیاز به یک همدم و یک همسر رو شدیدا احساس میکنم چه از نظر روحی و احساسی چه از نظر جسمی و... اهل دوست دختر اینا هم نیستم یعنی خودم تا حد زیادی مذهبی هستم و خانواده م هم مذهبی هستن و حتی اگرخودم هم آدم اینطوری نباشم نمی خوام با ابروی خانواده م بازی کنم.
از طرفی در وضعیت من و در جامعه ما واقعا پاک زندگی کردن سخته...برزخ من اینه که ایا در شرایط فعلی من که خودم دارم خودخواسته کارم رو ترک می کنم و میرم برای درس خوندن ، ایا اساسا میشه تصور کرد که خانواده ای من رو به عنوان داماد بپذیره و اعتماد کنه ؟ من دوست ندارم حتی خیلی جزیی گرفتار روابط غیر شرعی بشم حتی در حد صحبت کردن و بیرون رفتن و ...
از طرفی ایجاد یک ارتباط حلال و آبرومند در جامعه فعلی ما قواعد خاصی پیدا کرده که انگار از شرایط فعلی من دوره... من دوست دارم دلم به یه رابطه گرم باشه تا حتی در درسم هم موفق تر باشم.
اما واقعا نمیدونم شرایط من قابل قبول می تونه باشه؟ یعنی مثلا کسی حاضره یه دوره بلند مدت نامزد من بشه مثلا یک سال تا من این کارهای درسیم رو به سر و سامون برسونم و کم کم بقیه مقدمات آماده بشه...
من از اینکه ضایع بشم یا اینکه یکی بگه تو اصلا در چنین شرایطی چطور به ازدواج فکر کردی و...خیلی واهمه دارم... از طرفی اینده کاریم به ترک کار و درس خوندن بستگی داره. از طرفی خواستگاری رفتن به کار احتیاج داره... از طرفی جسم و روح من به ازدواج نیاز داره....
من نمی خوام پاسخ به این نیاز روحی و جسمی رو تو جایی غیر از ازدواج جستجو کنم... واقعا ایا راهی برای من هست؟ آیا امیدی به ازدواج در شرایط فعلی من هست؟ آیا خانواده ای هست که ظرفیت من و آینده کاری من رو ببینه و تشخیص بده و اعتماد کنه؟
می خوام بدونم دارم خیلی حرف های پرتی می زنم و توقعات بیجا دارم... یا اینکه این منطق من ممکنه مورد پذیرش خانواده ها قرار بگیره؟
لطفا دخترخانم های مجرد نظر بدن و واقعا فکر کنن چنین خواستگاری دارن که فوق لیسانس یه رشته خوب است و موقعیت کار کارمندی داره و مشغوله اما بخاطر شرکت توی آزمون صنفی و مستقل کار کردن می خواد کارش رو ترک کنه و کلا هم وضع مالی متوسطی داره.
آیا به این آدم بله میگید و بهش اعتماد می کنید و با هم از این مرحله عبور می کنید یا میگید برو هر وقت ازمون صنفی رو قبول شدی بیا و الان وضعیت تو قابل اعتماد نیست؟
من پسری هستم 27 ساله... موقعیت کار کارمندی برای من فراهم است اما من آزمونی در پیش دارم که خیلی دشواره و همه براش 1 سال درس می خونن.
یک بار قبلا آزمون دادم و خیلی جزیی قبول نشدم... الان هم دارم تمام وقت سر کار میرم با یه حقوق کارمندی. ولی می خوام بیام بیرون و دوباره برای اون آزمون صنفی بخونم تا بتونم برای خودم کار کنم.
از طرفی خب نیاز به یک همدم و یک همسر رو شدیدا احساس میکنم چه از نظر روحی و احساسی چه از نظر جسمی و... اهل دوست دختر اینا هم نیستم یعنی خودم تا حد زیادی مذهبی هستم و خانواده م هم مذهبی هستن و حتی اگرخودم هم آدم اینطوری نباشم نمی خوام با ابروی خانواده م بازی کنم.
از طرفی در وضعیت من و در جامعه ما واقعا پاک زندگی کردن سخته...برزخ من اینه که ایا در شرایط فعلی من که خودم دارم خودخواسته کارم رو ترک می کنم و میرم برای درس خوندن ، ایا اساسا میشه تصور کرد که خانواده ای من رو به عنوان داماد بپذیره و اعتماد کنه ؟ من دوست ندارم حتی خیلی جزیی گرفتار روابط غیر شرعی بشم حتی در حد صحبت کردن و بیرون رفتن و ...
از طرفی ایجاد یک ارتباط حلال و آبرومند در جامعه فعلی ما قواعد خاصی پیدا کرده که انگار از شرایط فعلی من دوره... من دوست دارم دلم به یه رابطه گرم باشه تا حتی در درسم هم موفق تر باشم.
اما واقعا نمیدونم شرایط من قابل قبول می تونه باشه؟ یعنی مثلا کسی حاضره یه دوره بلند مدت نامزد من بشه مثلا یک سال تا من این کارهای درسیم رو به سر و سامون برسونم و کم کم بقیه مقدمات آماده بشه...
من از اینکه ضایع بشم یا اینکه یکی بگه تو اصلا در چنین شرایطی چطور به ازدواج فکر کردی و...خیلی واهمه دارم... از طرفی اینده کاریم به ترک کار و درس خوندن بستگی داره. از طرفی خواستگاری رفتن به کار احتیاج داره... از طرفی جسم و روح من به ازدواج نیاز داره....
من نمی خوام پاسخ به این نیاز روحی و جسمی رو تو جایی غیر از ازدواج جستجو کنم... واقعا ایا راهی برای من هست؟ آیا امیدی به ازدواج در شرایط فعلی من هست؟ آیا خانواده ای هست که ظرفیت من و آینده کاری من رو ببینه و تشخیص بده و اعتماد کنه؟
می خوام بدونم دارم خیلی حرف های پرتی می زنم و توقعات بیجا دارم... یا اینکه این منطق من ممکنه مورد پذیرش خانواده ها قرار بگیره؟
لطفا دخترخانم های مجرد نظر بدن و واقعا فکر کنن چنین خواستگاری دارن که فوق لیسانس یه رشته خوب است و موقعیت کار کارمندی داره و مشغوله اما بخاطر شرکت توی آزمون صنفی و مستقل کار کردن می خواد کارش رو ترک کنه و کلا هم وضع مالی متوسطی داره.
آیا به این آدم بله میگید و بهش اعتماد می کنید و با هم از این مرحله عبور می کنید یا میگید برو هر وقت ازمون صنفی رو قبول شدی بیا و الان وضعیت تو قابل اعتماد نیست؟
مرتبط:
به دنبال رابطه سالم و نامزدی طولانی مدت هستم
چرا خانواده ها با عقد طولانی مدت مخالفن؟
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۳۳۰۱ بازدید توسط ۲۶۵۴ نفر
- جمعه ۲۴ ارديبهشت ۹۵ - ۱۶:۱۸