سلام
الان که دارم تایپ میکنم از جلسه آشنایی برا ازدواج برمیگردم. یعنی نافرم خورد تو ذوقم ها. من دانشجوی دکتری هستم. دختره هم پزشکی عمومی تموم کرده. مستقیم رفت سر بحث درآمد و گفت من کلا تو رفاه بزرگ شدم و چون فکر میکنم یه بار به دنیا میاییم لذا اعتقادی به از صفر شروع کردن و اینطور چیزا ندارم. البته من وضع مالیم خوبه ها ولی بد خورد تو ذوقم، از حرصم گفتم هیچی ندارم و تازه شروع کردم.
دوستان من یکی از اولویت های انتخابم اینه که همسرم، واقعا همراه و شریک تمام سختی ها و پیشرفت و شکستام باشه. البته منم همینطور برا ایشون. خیلی بدم میاد از اونایی که دنبال لقمه آماده هستن، پس فلسفه تکامل انسان با ازدواج چی میشه؟ مگه غیر این هستش قراره شونه به شونه و قدم به قدم باهم جلو بریم. حالا یکیمون وظایف اقتصادی خواهد داشت و دیگری سایر وظایف ها رو.
خلاصه که روز به روز به بحث دعا و توکل در ازدواج بیشتر ایمان میارم. انسانیت گوهریه یافتنش از مروارید در کف دریا هم سخت تره. خدایا به حال خودمون نذار؟
من میگم خانم یا اقای محترم اول جربزه و انسانیت طرفتو بسنج ، بعد اگه بقیه معیارهاتم داشت بگو بسم الله، بگو خدایا من با همسرم شروع کردیم، موفقیت و پول و هرچیز دیگری رو از تو میخواییم. نه اینکه مثلا معامله کنیم که اگه انارو نداشتی .....بگذریم
البته همه دخترا اینطوری نیستنا. اونقد دختر نجیب و با احساس و شیر زن هست که حاضره بار زندگیشو با مردش به دوش بکشه.... خدایا محبت مارو در دل یکی از این فرشته هات قرار داده ...
نظر شما چیه دوستان؟ من اشتباه میکنم؟ من وضع مالیم نسبت به سنم تقریبا خوبه ولی هرگگگگگز به عنوان برگ برنده بهش نگاه نخواهم کرد. هرگز
یا علی- زندگیتون پر از خدا
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۲۴۵۴ بازدید توسط ۱۹۰۳ نفر
- پنجشنبه ۲۴ ارديبهشت ۹۴ - ۲۱:۵۹