سلام پسری 26 ساله هستم لیسانس در یک دانشگاه منطقه 3 در شهر خودم بود . ارشد شکر خدا یه منطقه یک رفتم ازون جایی عمران میخونم با یکی از دوستام معمولا روی پروژه ها با هم کار میکنیم دوستم پسری فوق العاده سالم من خودم هم نماز میخونم برای پروژه رفتیم خونشون.
اونجا خواهرش رو دیدم فوق العاده زیبا بلند دانشجویی دارو سازی باورم نمیشد که دارو سازی دولتی میخونه همون روز نمیدونم چم شد و ان یکاد رو در اوردم انداختم توی گردنش .
برادرش تعجب کرد بعد 3 ماه کلا فهمید بهش علاقه دارم اون هم میدونه نه دختر بازم نه ... کلا خودش گفت پسری مثل تو ندیدم ولی حقه اینو نداری وابسته کنی ..
دختره یه جور تشنج داره بچگی از دست پرستار افتاده کلا میلرزه سرش و کلا بدنش خیلی میلرزه حتما برای راه رفتن باید یکی کنارش باشه دستش رو بگیره تشنج داره ..
فقط مشکل اینه ولی دیگه هوش هواسش مثه بقیه یا شایدم بیشتر ..نه اینکه دختر ندیده باشم یا برخورد نکرده باشم برادرش بهم گفت میدونم علاقت از روی عشقه نه از ... ولی بعد از یه مدتی ولش نمیکنی....
دختره امروز بهم پیام داد یه پیام عاشقانه بعد باهاش صحبت کردم فهمیدم اونم علاقه دارم خیلی خوشحال شدم انگار دنیا رو بهم دادن جون 1 ماه پیش پسر خالش میخواست بیاد خواستگاریش من دم درشون سر شوخی گفتم نه بگیا از این جور حرفا...
دوسش دارم زندگیمه خیلی ، فوق العاده است میدونم ولش نمیکنم میدونم و صد البته در حقش ظلم نمیکنم مادرش و برادش با هم جر و بحث میکردن توی حیاط شنیدم مادرش گفت مگه اون ادم نیس مگه اون دل نداره نمیدونم منو میگفت اون میگفت . برادرم هم گفت کیس خوبیه ولی مادرم کارش چش توی چشه میگه عروستون شله عروستون خله .
پاسخ :
سلام
بنده بر اساس توضیحاتی که دادید جواب شما رو میدم .
نحوه ی علاقمند شدن شما برای یک زندگی زناشویی بادوام مناسب نیست . شما قد بلند ، زیبایی چهره و رشته ی تحصیلات ایشون رو ملاک انتخاب تون قرار دادید .
بعد از شروع زندگی مشترک ، این سه ملاک در مدت کوتاهی کم رنگ میشه . اون وقت شما می مونید با همسری که برای راه رفتن نیاز به کمک داره . چون بدنش میلرزه پس توان خانه داری رو به طور عادی نداره و ... .
پس شما مجبور خواهید شد مسئولیت کارهای خونه رو هم به دوش بکشید یا این که مستخدم بگیرید .
در صورتی که قصد ازدواج با این دختر خانم رو دارید ، باید خودتون رو برای شرایط سختی آماده کنید . طبیعتا باید قید بعضی از لذت های روحی و جسمی رو هم بزنید .
آیا حاضرید بیش از حد معمول صبر کنید ؟ بیش از حد متعارف شرایط رو تحمل کنید ؟ می تونید بیش از حد معمول به نیازهای جمسی و عاطفی اون رسیدگی کنید ؟ آیا مطمئن هستید که از سر دلسوزی قصد ازدواج با اون رو ندارید ؟
طبیعتا اون نمی تونه مثل یک دختر سالم رفتار کنه ، دلبری کنه ، عشوه بیاد و ... ، آیا آمادگی پذیرش چنین شرایطی رو دارید ؟
اگه این توانایی ها رو در خودتون می بینید لحظه ای برای ازدواج با این دختر تردید نکنید . در غیر این صورت به قول برادرش بیش از این اونو وابسته ی خودتون نکنید .
موفق باشید
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۱۸۸۶ بازدید توسط ۱۴۱۸ نفر
- يكشنبه ۵ بهمن ۹۳ - ۲۳:۳۰