25 / 12 / 94 :

یه سری نکات تکمیلی رو جهت فهم بیشتر مطلب قبلی اضافه می کنم:

1- نمیدونم چطور برخی دوستان عزیز از مطلب من اینو برداشت کردند که من میخوام قبح گناهو بریزم یا فسادهای جنسی رو عادی جلوه بدم یا ...؟ نخیر من هم قبول دارم گناه گناهه. بله فسادهای جنسی هم گناهه و همه موظفیم از این گناهان نیز مانند سایر گناهان اجتناب بکنیم. این مطلبی هست که باید باشه و همه باید اینطور باشیم.

از اون طرف با توجه به واقعیت موجود در جامعه و سایر شرایط میدونیم این باید در خیلی از مواقع محقق نمیشه و خیلیا خصوصاً در این شرایط جامعه که بین بلوغ تا ازدواج حتی تا 10 سال و بلکه بیشتر فاصله افتاده و از طرفی خیلی از لوازم و اسباب گناه در جامعه فراهمه و انسان رو به سمت گناه سوق میده؛ خیلیا حتی خیلی از افراد ظاهرالصلاح هم با شدت و ضعفش آلوده میشن.

و البته بازم میگم اگه غیر از این بود جای تعجب داشت. این حالت هر چند نباید باشه و واقعیت تلخی هست که بر جامعه حاکمه و همه دوست داریم اینطوری نباشه و جامعه جامعه سالم باشه؛ در عین حال این حالت بوجود اومدنش دور از انتظار نیست.

یعنی تو هر جامعه ای شرایط جامعه ما پدید بیاد توقع ازش میره که فسادهای جنسی در اون جامعه زیاد بشه.

در واقع اینجا تفکیک بین مقام هست و باید هست.

2- در مورد جایگاه اخروی افراد فقط خدا عالمه که کی چی کارس و کی در چه جایگاهی هست. بعید نیست(دقت بفرمائید میگم بعید نیست نمیگم قطعاً اینطوره و همچین مواردی در قیامت اتفاق میفته) فلان فردی که عمرش رو در معصیت و عیش و نوش و لهویات سپری کرده فردای قیامت جایگاهش از فلان فردی که نماز شب و دعا کمیلش ترک نشده و عمرش رو در روزه و نماز و مساجد و حسینیه ها و هیئات و حرم های ائمه ع سپری کرده بهتر و بالاتر باشه. دلیلش اینه که حسابرسی قیامت خیلی خیلی پیچیده است و هزاران عالم در حسابرسی قیامت دخیله که ما درصدری از این هزاران عامل رو هم خبر نداریم. حیف که مطلب مفصل میشه وگرنه اینو تا حدودی براتون باز میکردم که جا بیفته برا دوستان چرا میگم ممکنه همچین اتفاقی بیفته.

باز در اینجا باید این تأکید رو بکنم تا خدای نکرده مثل پست قبل موجب سوء برداشت برخی عزیزان نشه که این حرف من به معنی شکستن قبح گناه یا از اون طرف کم ارزش جلوه دادن نماز شب و روزه و مسجد و حسینیه نیست و زیارت ائمه ع و ... نیست. بلکه باید حواسمون جمع باشه که در واقع خوف و رجاء هم همینه.

خوف و رجاء یعنی از یه طرف به عبادات خودمون ننازیم و مغرور نشیم از اون طرف اگه گناهی کردیم هر چند باید شرمسار باشیم و به فکر توبه؛ اما نباید بطور کل ناامید بشیم(کما اینکه ممکنه واقعاً برخی افراد خوب به عبادات خودشون مینازن و مغرور شدن به اونها و از اون طرف آدم های گناهکار ممکنه بطور کل ناامید شده باشن.)

در حدیثی هم داریم که میفرمان خوف و رجاء یعنی اینکه از طرفی اینقدر امیدوار باشی که با خودت بگی اگه تمامی گناهانی که جن و انس مرتکب شدن رو به من به تنهایی مرتکب بشم و با تمامی این گناهان وارد محشر بشم خدا همه رو میبخشه و از اون طرف اونقدر خائف باشی که بگی اگه با جمیع عباداتی که جن و انس انجام دادن وارد محشر بشم؛ خدا منو عذاب میکنه.

3- اما در مورد اینکه ممکنه برخی دوستان تصور بکنند اگه کسی خودشو پاک نگه داشته خصوصاً اگه یه موقعیت خاص گناه براش پیش اومده و خودشو حفظ کرده دیگه این فرد مثل حضرت یوسف ع هست و بلکه بالاتر از حضرت هست؛ باید گفت اولاً اگه کسی خودشو حفظ کرده واقعاً باید بهش بارک الله و احسنت گفت و دست مریزاد که از موقعیت گناه فرار کرده و تقوای خودشو حفظ کرده.

اما باید دید برای کسی که موقعیت گناه پیش اومده شرایط و مقتضیات مثل شرایط و مقتضیات حضرت یوسف ع بوده و خودشو حفظ کرده یا نه؟ البته باز برای اینکه موجب سوء برداشتی نشه تأکید میکنم هر کسی در هر موقعیتی ولو یه موقعیت سطحی و مختصر خودشو از گناه حفظ بکنه بارک الله و احسنت داره. اما یه جا حفظ تقوا زحمت چندانی نداره یه جا زحمت زیاد داره یه جا باید شبه معجزه ای اتفاق بیفته تا فرد خودشو حفظ بکنه. که موقعیت و شرایط حضرت یوسف ع از این قسم سوم بوده.

علامه طباطبایی که در تفسیر المیزان در مورد آیه مربوطه در ابتدای تفسیر مینویسند: «دقت کامل در پیرامون داستان یوسف و دقت نظر در اسباب و جهات و شرایطى که گرداگرد این داستان را فرا گرفته است، و هر یک در آن تاثیر و دخالت داشته، این معنا را به دست مى‏دهد که نجات یوسف از چنگ همسر عزیز جز بطور خارق العاده صورت نگرفته، بگونه‏اى که شباهتش به رؤیا بیشتر بوده تا به یک واقعه خارجى‏»

و سپس به بیان شرایط میپردازند.

مختصری از شرایط رو اینجا بیان میکنم تا دوستان یه مقدار درک بکنند که حضرت یوسف ع در چه مهلکه ای بوده و نجات پیدا کرده. برخی از علما هم میگن نجات از همچین مهلکه ای جز برای عباد مخلص خدا پیش نمیاد و اگه ماها بودیم بلا شک و شبهه آلوده میشدیم.

اما مختصری از شرایط:

1- حضرت یوسف ع در سنین جوانی که سنین اوج شهوت هست بوده و همچنین مجرد. البته از اونجایی که انبیاء ع در خیلی از صفات و کمالات جزء سرآمدان هستند بعید نیست بگیم شهوت حضرت یوسف ع و میل جنسی ایشون یه میل بالاتر از میل متعارف و معمولی بوده. یه وقت یکی با یه شهوت پائین خودشو حفظ میکنه یکی با شهوت متوسط و معمولی یکی با شهوت بالا. طبعاً کار سومی از دومی سخت تر و کار دومی از اولی سخت تر هست.

2- حضرت در محیط سلطنتی بوده و همچین محیط هایی فرد و به سمت آلودگی و فساد سوق میده.

3- زن عزیز مصر هم زنی زیبا رو بوده. یه وقت یه زنی با قیافه معمولی انسان رو به خودش دعوت میکنه یه وقت زنی زیبارو. طبعاً دومی سخت تر از اولی هست.

4- زن بوده و دختر نبوده لذا ترسی از ازاله بکارت وجود نداشته و بعدم نمیشد ثابت کرد کسی با این زن کاری کرده.

5- از اونجایی که این زن زن عزیز مصر و جزء 2 3 زن اول مصر بوده طبعاً انواع و اقسام آرایش ها رو در اون موقعیت کرده بوده و زیباترین و محرک ترین لباس ها رو پوشیده بوده که خود همین سختی کار رو افزایش میده.

6- 7 در تو در تو قفل شده و احدی از این ماجرا خبر دار نمیشه.

7- نه تنها این کار عاقبت بدی نداشته؛ بلکه در صورت مخالفت عواقب بدی در انتظار حضرت بوده مثل زندان که خب بعدش این عواقب بد به حضرت رسید.

8- احتمال هیچ سوء استفاده ای از جانب طرف مقابل وجود نداشته. مثلاً مثل امروز نبوده که بگیم طرف میخواسته فیلم بگیره بعد حضرت رو تلکه کنه یا هر عامل مانع دیگری.

9- همینکه این زن جزء 2 3 زن اول مصر بوده تمایل روانی به این کار رو ممکنه افزایش بده.

و سایر عوامل و شرایط که در نظر می گیریم می بینیم تمامی عوامل گناه اعم از جا و مکان و انواع و اقسام نوشیدنی ها و .... فراهمه و هیچ مانعی برای انجام گناه وجود نداره بلکه در صورتی انجام ندادن این گناه یه سری عواقبی در انتظار فرد هست.

خب واقعاً اگر کسی در همچین موقعیتی با تمامی شرایط و جزئیات قرار گرفت و خودشو حفظ کرد اون وقت میشه گفت شاهکار کرده و کارش یوسفی بوده وگرنه ممکنه خیلی از مردان در خیلی از موقعیت ها خودشونو حفظ بکنن اما نه بخاطر تقوا بلکه بخاطر عوامل بیرونی. مثلاً ترس از آبروریزی بعدش؛ ترس از مریضی؛ ترس از اینکه زن مقابل بخواد سوءاستفاده ای از این مرد بکنه و ... . یا اگه بخاطر تقوا بوده شرایط به سنگینی اینجا نبوده.

-------------------------------------


سلام

دوستان عزیز در مورد پست 7374 که دختر خانمی گفته بودن عذاب وجدان دارن و کامنتا خیلی از کامنت گذارا خصوصاً اونایی که دختران چادری و محجبه بودن نسبت به متن سوال و برخی کامنتا اعتراض کرده بودن که بله شما دارید مردم رو نسبت به چادریا بدبین میکنید و دارید تهمت میزنید و ... .

ببینید دوستان عزیز بنده نه میخوام ایجاد بدبینی بکنم نه میخوام به کسی تهمت بزنم. اما خب واقعیات جامعه رو هم نمیشه منکر شد. هر چند این واقعیات واقعیات تلخ و سیاهی باشه که ما دوست نداشته باشیم اون طور باشه.

واقعیت جامعه ما که البته متأسفانه واقعیت تلخی هست اینه که آلودگی های جنسی در جامعه بالاست . خیلی از جوونا چه دختر چه پسر چه آدمای ظاهرالصلاح چه آدمایی که قیافشون خیلی مذهبی نیست دچار آلودگی ها و انحرافات جنسی هستند در سطوح مختلف.

خیلی چیزا رو آدم می بینه یا میخونه که میفهمه واقعاً آلودگی ها بالاست حتی در بین دخترا و پسرایی که ظاهر مذهبی دارن هم آلودگی وجود داره هر چند شاید و فقط شاید درصد و میزان و کمیت و کیفیتش کمتر باشه تا در بین آدمایی که ظاهرشون هم ظاهر مذهبی نیست.

کم پسر و دختر مذهبی و هیئتی و چادری و محاسن دار تسبیح به دست انگشت به دست پیرهن رو شلوار نیست که آدم وقتی بفهمه فلانی چطور آدمیه و تا حالا چه کارایی کرده مخش سوت میکشه.

بابا دیگه ماها هر چقدر بالا باشیم از عابد برصیصا که دیگه بالاتر نیستیم. عابد آخرش چی شد؟؟!! مخصوصاً این مسأله جنسی واقعاً شوخی بردار نیست و هر کسی ممکنه توش بلغزه.

معروفه که مقدس اردبیلی ادعا کرده بود من 40 یا 50 ساله عمل حرام که هیچی مکروه که هیچی حتی عمل مباح هم انجام ندادیم. یعنی ایشون غذا خوردن و قضای حاجت و عمل زناشویی اش هم با نیت قربت انجام میداده چه رسه به بقیه کارا. حالا از همین مقدس یه بار میپرسن مقدس: موقعیتش پیش بیاد دروغ میگی؟ با قاطعیت میگه به هیچ وجه. میگن غیبت میکنی؟ به هیچ وجه. دزدی میکنه: به هیچ وجه. چند تا چیز دیگه هم میگن که همیش میگه به هیچ وجه. آخرش میگن یه جایی خودت هستی و یه خانم جوون تک و تنها. خانم خودشو بهت عرضه میکنه چی کار میکنی؟

ایشون یه تأملی میکنه میگه به خدا پناه میبرم. ببینید وقتی همچین آدمی در همچین جایگاهی که 40 50 ساله عمل مباح انجام نداده و مستراح رفتنش هم از رو نیت قربت بوده و در مورد سایر گناهان با قاطعیت میگه به هیچ وجه وقتی به این بحث جنسی میرسه ترمزش کشیده میشه. دیگه ماها که جای خود داریم.

پس دختران و پسرانی که تا حالا پاک و عفیف موندن اولاً باید تا الانش خدا رو شکر بکنن.

ثانیاً به خودشون مغرور نشن که بله پس ما که پاکیم خیلی مقاممون بالاس ( که از برخی کامنتا برمیاد فلان دختر یا فلان پسر مغروره بخاطر این پاکیش ) چون همین غرور ممکنه از 100 کاری که فلان پسر یا فلان دختر ناپاک کرده نزد خدا بدتر باشه و مقام فلان دختر و پسری که هر کاری بگید کرده اما چون غرور نداره و معترفه به گناه خودش از فلان دختر یا پسری که پاک و عفیف مونده اما بخاطر همین امر دچار غروری شده بالاتر باشه. کما اینکه در روایتی هم داریم که گناه برای مومن بهتر از غروره.

ثالثاً برای ادامه راه از خدا مدد بطلبن چون کسی که تا الان پاک بوده تضمینی نیست از این به بعد هم پاک بمونه و هر لحظه امکان خطاش وجود داره. ضمن اینکه اونایی که پاک و عفیف موندن هم باید بررسی بشه چطور پاک موندن. یه وقت یکی هست کلاً به لحاظ جسمی و بدنی آدم سردی هست که ذاتاً خیلی مسائل جنسی براش اهمیتی نداره.

خب پاک بودن این آدم خیلی هنری نیست. یه وقت نه یکی اینقدر خودشو به کار و درس و فعالیت های مختلف مشغول کرده که مسأله جنسی کلاً از یادش رفته. یکی هم ممکنه تو یه محیط خیلی مذهبی باشه و همه دور و بریاش آدمای خوب باشه و مرتب دعا و مناجات و هیئت و ... باشه و به همین خاطر پاک مونده باشه. خب این آدم هم خیلی کار شاقی نکرده.

باید دید کسی شهوت طبیعی داشته باشه زندگی طبیعی هم داشته باشه و کل وقتشو به درس و کار و ... نگذرونه تو همین جامعه فعلی زندگی بکنه و تو جامعه باشه اون وقت این آدم اگه پاک موند هنر کرده وگرنه آدم خواجه که پاک بودنش هنری نیست.

البته این حرف به این معنی نیست پس همه خودمونو وارد هر محیطی بکنیم تا اون وقت ببینیم چند مرده حلاجیم نه. همه موظفیم از هر موقعیتی که باعث بشه شهوت ما برانگیخته بشه و به فکر مسائل جنسی بیفتیم و راه حلالی هم برا ارضاءاش نداشته باشیم باید پرهیز بکنیم. یعنی باید حتی رژیم غذایی هم کنترل شده باشه. جاهایی که میریم. حرفایی که میزنیم. کتابایی که میخونیم. سایتایی که سر میزنیم و ... هر چیزی باعث برانگیختی شهوت بشه باید جلوشو گرفت.

البته نکته ی دیگه ای هم که وجود داره که چند بار هم تو کامنتا گفتم اگه غیر این بود جای تعجب داشت. غریزه جنسی بسیار قدرتمند هست خصوصاً در دوران جوانی. خب این غریزه که به شما نمیگه من علی الحساب یه 10 سالی صبر میکنم کاری به کارت ندارم تا موقعیت ازدواجت فراهم بشه. اون داره فشار خودشو میاره. قضیه هم قضیه یه روز و دو روز و یه هفته و یه ماه نیست. قضیه قضیه لااقل 10 سال صبر کردنه.

خب در خیلیا بالاخره کار از دستشون در میره دیگه. به قول آقای قرائتی میگفت طرف تشنه هست بهش بگیم شما یه چند سالی صبر کن بعداً بهت آب میدیم. بابا جان این تشنه هست آب بهش ندی یه طوری خودش برا خودش آب پیدا میکنه. ولو آب آلوده یا آب گل آلود.

خدا تو قران خطاب به مردم گفته میدونستم اگه کل یه ماه رمضون رابطه رو حروم کنم شما دووم نمیاریم و کار دست خودتون میدید به همین خاطر افطار تا سحر آزاد. یعنی ملت یه ماه نمیتونن تحمل کنن اون وقت ما از جوون انتظار داریم 10 سال صبر کنه یا حتی بیشتر.

خب معلومه که نمیشه مگه اینکه یا طرف خواجه باشه یا حضرت یوسف (ع).

" محمد علوی "


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) مطالب محمد علوی (۱۸ مطلب مشابه)