خانم من بهم می گه تورو فقط برای خودم می خوام. این درسته؟
کاری کرده که من از خانواده پدری ام گذشته ام. هیچ ارتباطی با برادر و خواهرام ندارم(فقط مخفیانه). اون هرهفته میره خونه باباش اما من سالی یه بار هم به راحتی نمی تونم برم خونه بابام.
یا تو طرد کردن آدم ها یا باید باهاش همراه باشم که هردو برنامه ریزی کنیم. یعنی اینقدر مخ منو میزنه که مجبور میشم بذیرم. یا اینکه خودش به تنهایی وقتی رفتیم خونه بابام یا کسی اومد خونه مون، یه جوری رفتار می کنه که دیگه کسی نمیخواد ریختش رو ببینه. والدین ام بهم می گن می خوای بیایی خونه ما زنت رو نیار. اینقدر ما رو تو معذوریت و محدویت میذاره که ازش متنفر میشیم. من چه کنم؟
والدین ام بهم می گن تو زن گرفتی، اما خانواده بابات و خواهر وبرادرات و همه اقوام و فامیلت رو طلاق دادی واقعا من چه کنم؟
هزار بار باهاش حرف زدم اما اون میگه من منظور بدی ندارم. تفاوت سلیقه هست. این کدام تفاوت سلیقه هست که هیچکس نمی خواد ریخت زن و منو ببینه؟
کدام تفاوت سلیقه است که تا الان هیچ احدی حتی یه دوست برای من نمونده؟
من 10 ساله هر راهی زدم نتیجه نگرفته ام. خانواده ام میگن طلاق بده. خداییش مونده ام چه کنم. دارم خفه می شم
← مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)
- ۲۰۸۸ بازدید توسط ۱۵۷۶ نفر
- جمعه ۲۴ مرداد ۹۳ - ۱۴:۴۴