بنده مردی 25 ساله هستم که سال گذشته ازدواج کردم با یک خانواده ی آبرومند ولی در مدت این یک سال همسرم کوچکترین محبتی در حق من نکرد تا اینکه حدود دو سه هفته پیش علت بی محبتی هاش رو ازش پرسیدم و با کلی دعوا و اصرار اعتراف کرد که به من علاقه ای نداره و پسر عموش رو دوست داره و به اجبار به این ازدواج تن داده حالا اتفاقات زیادی افتاد که خیلی از کاربران این وبلاگ در جریان هستن حالا تصمیم من برای طلاق قطعی شده و چند بار بصورت توافقی برای طلاق اقدام کردم اما هربار که برای طلاق می ریم می گن که بازم تلاشمونو برای حفظ زندگی انجام بدیم ولی امکان نداره این زندگی تداوم داشته باشه
سوال من از شما اینه که همون توافقی طلاق بگیرم یا ازش به عنوان خیانت در حق همسر شکایت کنم چون زمانی که من سرکار بودم با پسر عموش در ارتباط تلفنی بوده و یکی از آشنایان به من گفت که اگر در آینده بخوای دوباره ازدواج کنی باید مدرکی داشته باشی که همسرت بهت خیانت کرده تا بتونی شخص مقابلو متقاعد کنی من برای این ازش شکایت نکردم که پدر این خانم واقعا آدم آبرومند خوبیه در تمام این اتفاقات از من طرفداری کرد و مقصرو دخترش دونست و طردش کرد منم نمی خوام آبروی حداقل پدر آبرومندش بره برای همین می خوام اقدام به طلاق توافقی کنم
زمانی که برای طلاق رفته بودیم شخصی که حکم طلاقو صادر می کنه از این دختر پرسید برای چی می خوای از شوهرت طلاق بگیری لال مونی گرفت هیچی نداشت بگه هیچی
وقتی از من پرسید علت طلاقو همه چیرو بهش گفتم اونم حق رو به من داد
این دختر از من عذر خواهی می کنه همش و به من میگه منو ببخش حلالم کن ولی من به تو علاقه ای نداشتم خودم برات یک زن خوب پیدا می کنم کسی که شایستگیتو داشته باشه از این حرفا اگه برید کامنتای که قبلا گذاشتمو بخونید که آقای نجفی زحمتشو کشیدن خوب در جریان اتفاقات گذشته قرار می گیرید خلاصه این دختر مقصر اصلیرو پدرش و خودش می دونه
خیلی از کاربرا در جریان اتفاقات هستن


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل طلاق (۸۸ مطلب مشابه)