ادامه نامه ی حضرت علی علیه السلام برای مالک اشتر ....

 

...

پس برای قضاوت و داوری میان مردم

بهترین رعیتت را انتخاب کن

کسی که کارها بدو سخت نیایید

و از عهده ی هر حکمی براید

نه انکه ناتوان باشد

و نزاع کنندگان در ستیزه و لجاج رای خود را بر او تحمیل ننمایند

و در لغزش پایداری نکند

و از بازگشت به حق هر گاه ان را شناخت درمانده نشود

 چون به خطای خود اگاه شد

یا او را به ان لغزش اشنا نمود  

بازگردد ، نه انکه بر اشتباه خویش ایستادگی نماید

و نفس او به طمع و از مایل نباشد

 زیرا اگر طمع داشته باشد نمیتواند به حق حکم کند

و در حکم دادن

به اندک فهم بدون به کار بردن اندیشه کافی اکتفا نکند

بلکه جست و جو نماید

تا منتهی درجه ی انچه لازمست  به دست اورد

و کسی که

 در شبهات تامل و درنگش از همه بیشتر باشد

و در امر مشتبه تا حقیقت را به دست نیاورد حکم ندهد

و حجت و دلیل ها را بیش از همه فرا گیرد

و کمتر از همه از مراجعه دادخواه دلتنگ گردد 

و بر رنج بردن در اشکار ساختن کارها از همه شکیبا تر

و هنگام رد شدن حکم از همه برنده تر باشد

 چون به مطلب پی برد  فوری حکم ان را بدهد و تاخیر نیندازد

که موجب سرگردانی نزاع کندگان شود ،

 کسیکه بسیار ستودن او را به خود بینی  وا ندارد

و برانگیختن و گول زدن او را مایل به یکی از دو طرف نگرداند 

و حکم دهندگان اراسته به این صفات کم به دست میایند

باید در طلب ایشان بسیار سعی و کوشش نمود

 پس از ان از قضاوت  او بسیار خبر گیر 

و وارسی کن

مبادا خطایی از او سر زند که نتواند جبران نمود

و ان قدر به او بخشش و زندگی اش را فراخ ساز

که عذر او را از بین ببرد

و نیازش به مردم با ان بخشش کم باشد

تا بهانه ای برای رشوه گرفتن نداشته باشد 

و به راستی و درستی در کارها حکم نماید 

و نزد خویش منزلت و بزرگی به او بده

که دیگری از نزدیکان تو در از بین بردن او طمع نکند

تا به این سبب از تباه کردن ناگهانی مردم

او را نزد تو ایکن و اسوده باشد

زیرا دشمن و رشک بر قاضی بسیار است

و اگر مقام و منزلتی نداشته باشد

اسوده نبوده

و از بیان حکم حق می ترسد

پس درباره ی برگزیدن قضاوت

و صفاتی را که برای انها شمردم

از هر جهت اندیشه کن

زیرا این دین در دست اشرار و بدکرداران گرفتار بوده

که در ان از روی هوا و خواهش رفتار میشده 

و با ان دنیا میخواسته اند .

ادامه دارد ...