ادامه نامه حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر :

....
پس سفارش درباره ی سوداگران و صنعتگران را بپذیر

 و درباره ی نیکی کردن به انان به گماشتگان خود سفارش کن

که به طمع مال و دارای ایشان بهانه ها نیاورده

 ان ها را نرجانند تا دلسرد نشوند

کسی را از ایشان

که مقیم است در شهری میخرد و می فروشد

 یا شریک و همکار او کالایی از جایی دیگر  میفرستد و او میفروشد

و انکه با مال و دارایی خود در رفت و امد است 

و انکه از بدن خود سود میرساند   

(صنعتگران که با دست باز حوائج مردم را اماده مینمایند )

زیرا ایشان سبب و ریشه های سودها هستند

و به دست اورنده ی ان از راه های سخت

و جاهای دور در بیابان 

و دریا و زمین هموار و کوهستان قلمرو تو ،

و از جاهایی که  مردم در ان گرد نمی ایند

و به رفتن ان مواضع جرات نمیکنند .

اینان مردمی مسالمت‌جوی‌اند

که نه ازفتنه‌ گری هایشان بیمی است

و نه از شر و فسادشان .

در کارهای ایشان در حضور  خود

و ودر گوشه های شهرهایت وارسی کن 

از دور و نزدیک اسودگی انها را بخواه

تا ظلم و ستمی بر انها رخ ندهد .

و با همه این سفارش ها که درباره ی ایشان شد

بدان 

که در بسیاری از انان سخت گیری بی اندازه 

و بخل ورزی زشت و نکوهیده

و احتکار و نگاهداری اشیا برای گران فروشی

و  به دلخواه نرخ نهادن در فروختنی ها می باشد

و این کارهای ایشان

سبب  زیان رساندن به همگان

و زشتی حکمرانان است

پس از احتکار جلوگیری کن  

که رسول خدا صل الله علیه و اله وسلم از ان منع فرموده است

و داد و ستد  باید اسان تر از ارزوهای بی کم و کاست و نرخ هایی باشد

که به فروشنده و خریدار اجحاف و زیاده روی نشود

 پس کسی را که بعد از نهی تو احتکار کند به کیفر رسان 

کیفری که سبب  رسوایی او و عبرت دیگران باشد

ولی از اندازه تجاوز نکند 

و کیفر زیاده از گناه نباشد  

و ان نسبت به طبقات جامعه  مردم مختلف است

پس بسا کسی را که اندک سرزنش  کیفر باشد

و بسا به حبس و شکنجه متنبه نگشته و به خود نیاید 

در این صورت تشخیص حکم هر کس با حکمران است .

ادامه دارد ....