دریافت

 

سلام

لینک اصلاح شد.

شادکام باشید.

 

از دعاهای انحضرت است  در دفع کید دشمنان و ازار انان :

 

 خداوندا

مرا راه نمودی و غافل گشتم

و پند دادی دل سخت شدم

و نیکی نمودی نافرمانی کردم

انگاه به من شناسانیدی

که کدام کارهای من ناکردنی بود و استغفار کردم و تو عفو کردی

باز سوی گناه برگشتم و تو بر من پوشیدی

پس ای خدای من

سپاس تو را

خود را در وادی هلاک اندختم

و در دره های مرگ فرو امدم

و خویشتن را در ان وادی ها فرا پیش قهر تو داشتم

و دچار عتاب تو گشتم

دستاویز من توحید من است

و بهانه ام اینکه دیگری را با تو در خدایی شریک ندانستم

و غیر تو را به خدایی نگرفتم

و خود تنها سوی تو امدم

که بازگشت گناهکاران سوی توست

و پناه کسی که به بخت خود پشت پا زده تویی

بسا دشمن که تیغ خصومت بر سر من اخته

و دم خنجر خود را برای من تیز کرده

و نوک سلاح خود را برای من تند ساخته

و زهر کشنده را پرورده و تیرهای دلدوز را به جانب من نشان کرده

و چشمش نگران من است

هرگز به خواب نرود و در اندیشه دارد که مکروهی به من رساند

و کام مرا از شربت تلخ چشاند

پس ای خدای من

ناتوانی مرا از تحمل بار گران نگریستی

و عجز مرا از انتقام ان که قصد نَبَرد با من دارد دانستی

و تنهایی مرا در برابر دشمنان بسیار مشاهده کردی

که به خصومت من برخاسته

و در کمین من نشسته اند

و برای من گزندی اندیشیده که من هرگز در فکر ان نبوده ام

تو پیش از اینکه من سوال کنم یاری من فرمودی

و پشت مرا به نیروی خویش محکم کردی

و تیزی او را کند ساختی

و او را از یاوران بسیارش جدا کرده تنها گذاشتی

و مرا بر وی چیره ساختی

و هر تیری که او به جانب من افکند سوی خودش بازگردانیدی

و او را از من دفع کردی حالی که خشم خود را فرو ننشانده بود

و اتش کینه اش خاموش نشده ،

دستهای خود را از غیظ میگزید پشت کرد بر من و بگریخت

و یاورانش بی وفایی کرده او را تنها گذاشتند

چه بسا ستمگر سرکش که با کید و مکر قصد من کرد

و برای شکار کردن من دام گسترده

و همیشه به جست و جوی من همت گماشته است

و مانند حیوان درنده که در کمین شکار خود نشیند در کمین من نشسته

نگران فرصتی است که شکار خود را به چنگ اورد

اما این دشمن به چاپلوسی روی خوش مینماید و کینه سخت در دل دارد

ای خدای من که نام تو فرخنده و بلند باد

فساد باطن او را دیدی

و زشتی سیرت او را شناختی

او را به سر در بیشه اش نگون سار کردی و در گودالش فروافکندی

پس از گردنکشی زبون شد

و در کمند همان دام گرفتار امد که اندیشه داشت مرا در ان بیند

و نزدیک بود انچه در سرای او فرود امد اگر رحمت تو نبود در سرای من فرود اورد

چه بسا حسودی که بغض من راه گلویش را گرفته

و خشم من در حلقش چون استخوانی فرو رفته

و به زبان تیز مرا ازرده و ننگ های خود را بر من نهاده

و ابروی مرا اماج تیرهای خود کرده

هر عیب که پیشه ی خود او بود به من بسته

و به مکر مرا بد گفته و به تدبیر زشت اهنگ من کرده است

ای خدای من

من تو را خواندم و به تو استغاثه کردم

و یقین داشتم زود اجابت میکنی

و میدانستم هر کس در سایه ی حمایت تو جای گیرد پایمال ستم نشود

و هر کس به سنگر انتقام تو پناه برد از چیزی باک ندارد

پس مرا از بیم او به قدرت خود حفظ کردی

و بسا ابرهای ناخوش و تیره را از بالای سر من پراکندی

و از ابرهای پرنعمت بر من باریدی

و جوی رحمت را برای من روان کردی

و جامه ی عافیت بر من پوشیدی

و چشم فتنه را از دیدن من کور ساختی

و پرده های اندوه مرا به یک سو زدی

و چه بسیار گمان های نیک را درست اوردی

و بی چیزی مرا جبران کردی

و از لغزش دست مرا گرفتی و برخیزانیدی

و بیچارگی مرا چاره کردی

همه ی این ها از رحمت و فضل توست

با انکه من در نافرمانی تو سخت کوشم

زشتکاری من مانع احسان تو نگشت و احسان تو هم مانع من از ارتکاب معاصی نشد

هر چه به جای اوری کسی از تو نپرسد چرا

هر گاه از تو چیز خواهند بی دریغ میبخشی

و هر گاه نخواهند بی سوال احسان میکنی

فضل تو را طلب کردند دریغ نکردی

و من از هر چه ابا کنم

از ارتکاب گناهان و تجاوز احکام و غفلت از عذاب تو ابا نکنم

پس ای خدای من

تو را سپاس

که با وجود نیروی شکست ناپذیر        

حلیم ِبردباری

و در عقوبت شتاب نمیکنی

اینک در حضور تو است کسی که اقرار دارد به فزونی نعمت تو بر وی

و اینکه به جای شکر تقصیر کرده است

برخود  گواهی میدهد  که حق تو را فرو گذاشته است

خداوندا به ملت محمدی (صل الله علیه و اله و سلم )و طریقت علویه  تقرب میجویم

و بدین دو متوجه تو میشوم

که مرا از شر چنین و چنان در پناه خود گیری

که این با توانایی تو دشوار نیست و بر تو سخت نباشد

و تو بر هر چیز توانایی

پس ای خدای من از رحمت و توفیق خود به من چندان بخش

که انها را چون نردبامی ساخته سوی رضوان تو بالاروم

و از عقاب تو ایمن مانم

ای ارحم الراحمین.