از دعاهای انحضرت است  علیه السلام است در رضا به تقدیر الهی چون به مردم دنیا مینگریست :

 

خدای را سپاس گویم

و به حکم او رضا دهم

گواهی دهم که خدای تعالی  روزی بندگان را به عدل بخش کرده

و به هر یک از افریدگان بیش از حاجتش عطا فرموده

 خداوندا درود بر محمد و خاندان او فرست 

و مرا بدانچه به انها ارزانی داشته ای  شیفته مکن

و انان را به نعمتی که از من منع فرمودی فریفته مساز

من بر افریدگان تو رشک نبرم

و حکم تو را خوار نشمارم 

خداوندا    

درود بر محمد و ال او فرست

و دل مرا به تقدیر خود خوش کن 

و سینه مرا تنگ مگردان 

تا به حکم تو راضی  باشم 

و یقین مرا محکم تر کن تا اقرار کنم                                                                                           

که قضای تو جز به حکمت جاری نمیشود 

و بر انچه  به من عطا نکرده ای

 تو را بیشتر سپاس گویم 

از انچه به من ارزانی داشته ای

و مرا حفظ کن ؛

از اینکه بی نوایی را ، پست و خوارا نگارم 

یا دولتمند را بزرگ و ارجمند پندارم

چون ارجمند ان است 

که به طاعت تو ارجمند  گردد   

و خواجه انکه به بندگی تو بزرگی یابد 

پس درود بر محمد و ال او فرست 

و ما را از مالی برخوردار گردان که پایان نپذیرد   

و عزتی ده که از دست نرود  

و ما را از ملک جاویدان کامران برخوردار دار

که تویی یکتا و یگانه بی نیاز

که نه فرزندی اوری و نه فرزند کسی بودی 

و ماند تو کسی نیست .

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

اندکی برای تامل

امیرمومنان حضرت علی علیه السلام میفرمایند :

 

(در نهی از افراط و تفریط )

بخشنده باش

ولی نه به حد اسراف و بیجا

که افراط و تجاوز از حد باشد 

و میانه رو باش و سختگیر مباش

که ان تفریط و تقصیر در حد باشد .

 

(در دل نبستن به ارزوهای دراز )

برترین توانگری و بی نیازی

 به دل راه ندادن ارزوهاست

 زیرا انسان را نیازمند می سازد .

 

(در زیان رنجانیدن )

هر که بشتابد

به چیزی که مردم از ان میرنجند ؛

بی اندیشه سخنی گوید

یا کاری کند که بر خلاف میل و خواسته انها باشد ؛

درباره او میگویند چیزی را که نمیدانند ؛

زیرا انسان از کسی که رنجید

طبعا باکی ندارد

که درباره او انچه شنیده است  

راست یا دروغ بیان نماید .

 

ایشان

هنگام رفتن به شام

کدخدایان و بزرگان انبار (شهری در عراق ) به ان حضرت برخورده

به تعظیم و احترامش از اسب ها پیاده شده و در پیش رکابش دویدند

فرمودند:

این چه کاری بود که کردید ؟

گفتند این خوی ماست که سرداران و حکمرانان خود را به ان احترام مینماییم

پس ان بزرگوار در نکوهش فروتنی برای غیر خدا فرمودند :

سوگند به خدا حکمرانان شما در این کار سود نمیبرند

و شما خود را در دنیا به رنج

و در اخرت تان با این کار به بدبختی گرفتار میسازید

چون فروتنی برای غیر خدا ، گناه و مستلزم عذاب است 

و چه بسیار  زیان دارد رنج و فروتنی برای غیر خدا ، که پی ان کفر باشد 

و چه بسیار سود دارد

اسودگی و رنج نبردن برای خوش امد مخلوق ،

که همراه ان ایمنی از اتش دوزخ باشد .