سلام به همه
دوستان میشه نظرتون رو راجع به این متن بگید. به نظر من متن خیلی پر مفهومیه و سر خیلی از نکاتش میشه بحث کرد و نظرات مختلف رو بدونیم.

"تاریخچه ‏ی اختراع زن مدرن ایرانی بی شباهت به تاریخچه ‏ی اختراع اتومبیل نیست. با این تفاوت که اتومبیل کالسکه‏ ای بود که اول محتوایش عوض شده بود ( یعنی اسب‏ هایش را برداشته به جای آن موتور گذاشته بودند ) و بعد کم‏ کم شکلش متناسب این محتوا شده بود و زن مدرن ایرانی اول شکلش عوض شده بود و بعد، که به دنبال محتوای مناسبی افتاده بود، کار بیخ پیدا کرده بود.

(اختراع زن سنتی هم، که بعدها به همین شیوه صورت گرفت، کارش بیخ کمتری پیدا نکرد). این طور بود که هر کس، به تناسب امکانات و ذائقه ‏ی شخصی، از ذهنیت زن سنتی و مطالبات زن مدرن ترکیبی ساخته بود که دامنه‏ ی تغییراتش، گاه، از چادر بود تا مینی‏ژوپ.

می‏ خواست در همه‏ ی تصمیم‏ ها شریک باشد اما همه‏ ی مسوولیت‏ ها را از مردش می‏خواست. می‏ خواست شخصیتش در نظر دیگران جلوه کند نه جنسیتش اما با جاذبه ‏های زنانه‏ اش به میدان می‌آمد.

مینی‏ژوپ می ‏پوشید تا پاهایش را به نمایش بگذارد اما، اگر کسی به او چیزی می‏ گفت، از بی‏ چشم ‏و رویی مردم شکایت می‏ کرد. طالب شرکت پایاپای مرد در امور خانه بود اما در همان حال مردی را که به این اشتراک تن می ‏داد ضعیف و بی‏ شخصیت قلمداد می‏ کرد.

خواستار اظهار نظر در مباحث جدی بود اما برای داشتن یک نقطه ‏نظر جدی کوششی نمی ‏کرد. از زندگی زناشویی‏ اش ناراضی بود اما نه شهامت جدا شدن داشت، نه خیانت.

به برابری جنسی و ارضای متقابل اعتقاد داشت اما، وقتی کار به جدایی می‏ کشید، به جوانی ‏اش که بی‏ خود و بی ‏جهت پای دیگری حرام شده بود تاسف می‏ خورد.

از کتاب "هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها"

خیلی ممنونم
پارسا


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)