سلام
من حدود یه سالی هست مطالب این وب رو می خونم گه گاهیم نظر می دادم بخصوص اوایل با اسم خودم ولی نمی دونم چرا یکی با اسم من شروع کرد به نظر دادن و من دیگه با ناشناس نظر دادم بحثم زیاد کردم باهاتون .

من شخصا یه زمانی اعتقاد مذهبی داشتم زیادم راجعش کتاب خوندم ولی چند سالی هست که خدا رو هم به زور قبول دارم یا بگم اصلا اعتقادی ندارم و یکی از دلایلشم اعتقادات چکشی خیلی از  شماهاست.

یکی دو روز پیش یه مطلب راجع به حجاب بود که خانمی گفته بود به خاطر دخترا مجبوره خیلی به خودش برسه و از تربیت بچه هاش باز بمونه چون ممکنه برای شوهرش تکراری بشه منم نه فقط به واسطه حجاب بلکه به شدت با این فکر که دیگران باید به خاطر من سختی بکشن مشکل دارم  .

برای همین دو تا نظر دادم که فقط یکیشون هم تایید شد بعد یکی از خانمها شروع کرد به فحش دادن به من آقای نجفی هم عین فحشها رو تایید کرد نمی دونم شاید برا بعضی ها عادی باشه اما برای من نیس از این موضوع خیلی اعصابم بهم ریخت خیلی مثلا دو هفته دیگه کنکور دارم ولی واقعا از عصبانیت دیشب تا صبح خوابم نبرد به هرحال من به عنوان آخرین پست یه سری نظر دارم یه سری انتقاد که بی غرضن ربطی به اعتقادم ندارن چون اگه یه روزی قیامتی هم وجود داشته باشه باید ما رو بر مبنای انسانیتمون بسنجن تا عدل خدا برقرار باشه.

ما توی یه کشور زندگی می کنیم که به شدت نا عادلانه اس هم چیش ، بنابراین خیلی از خوشبخت های ما آدم ها نه بر اساس لیاقت و تلاشمون بلکه مبتنی به شانسه بنابراین بهتر یه کم مهربانانه تر راجع به بقیه آدما قضاوت کنیم و نعمت های خودمون به رخشون بکشیم .خیلی از آدمهایی که آزارشون میدیم با حرفامون اگه جای ما باشن شاید خیلی موفق تر از ما باشن. 

سن سی سال فقط یه عدده ، انقدر یه دختر رو به خاطر نداشتن ازدواج تو این سن مورد الطافتون قرار ندید برام جالبه بیشتر آدمای این وبلاگ خودشونو مذهبی می دونن اما اگه یکی تو سن 25 سالگی مثلا با یه دختر 40 ساله ازدواج کنه رو کاملا روشن فکرانه می دونن و باهاش مخالفن یا اگه یه دختری بخواد از یه پسری خواستگاری کنه و شخص خودشونم باهاش مخالفن اما توی بعضی موارد همچین مذهب رو می خوان مو به مو اجرا کنن که آدم می مونه دین چه خوب باشه چه بد بهتر حداقل کامل قبولش داشته باشید.

آقایون خودتون مسئول نگاه های خودتون هستید قرار نیس دیگران رو آزار بدید که خودتون اذیت نشید اینکه شما ها رو خیلی آزاد گذاشتن شاید یکی از دلایل این نگاه هاتون باشه اینکه اگه متلک بگید یا توهین کنید برای شکایت کردن باید از هفت خان رستمی عبور کرد که رستمم شاید نتونه از پسش بربیاید پس یه کم شما هم نگاهتون رو کنترل کنید.

با اینکه معتقدم هر دختر و زنی هم باید درک درستی از نوع لباس پوشیدنش و مناسب بودنش بر مبنای جایی که میره داشته باشه اما شمام اگه دست از جنسی نگاه کردن به  زن بردارید مطمئنا وضع بهتر می شه.

من سالهاس سعی می کنم دروغ نگم و هیچ اتفاق بد خاصی هم برام نیفتاده  اما بعضیا  تو این وبلاگم خیلی دروغ میگن طرفو حرف های یه سال پیشش و که نگاه می کنی داره انتقاد می کنه که مجبور شده تو سن خیلی پایین ازدواج کنه بعد یهو که کمی توجه به سمتش میآد شروع می کنه به حرف هایی که حرف های قبلیشو کلا نقض می کنه .

یهو پدرش میشه یه روشنفکر با حرفهای روشنفکرانه  باور کنید هیچ  لزومی نداره خودتون رنگ کنید همه آدم ها توی همه ی جای دنیا عیب و نقض دارن همه و هیچ پدر و مادری هم بی نقض نیس هر کی یه خوبی ها و یه بدی هایی داره .

این دروغ که خیلی هم برخلاف چیزای که  فک می کنید واضح هستند فقط باعث می شه خودمون هم نفهمیم چی درسته چی غلط همین و همه سعی می کنن خودشونو یه چیز دیگه نشون بدن حتی اینجا.

آدما به تنها چیزی که می تونن افتخار کنن اینکه از یه جا تونستن خودشونو بالا بکشن و خانواده ی ما تنها چیزی که با همه ی عیب ها نقص هاش باید دوستشون داشته باشیم چون تنها کسایی توی دنیا هستند که هر چند که زندگی کردن رو بلد نباشن یا اشتباه داشته باشن راجع بهمون پناهگاهمونن چیزی نیستن که بخوایم عوضشون کنیم که بتونیم پزشون بدیم.

لطفا وقتی یه نفر یه پست می گذاره و شما قراره راهنمایی اش کنید فقط چند ثانیه فک کنید جای طرف مقابل هستید یه لحظه احساس اونم درک کنید بعد با احساسات نظر بدید همه کسی رو که قربانی می شه رو قربانی نکنید.
آقایون لطفا کمی به احساس مردانه تون برگردید و مسئولیت کارهاتون رو به عهده بگیرید نندازید گردن این و اون ، وقتی تصمیم می گیرید که کاری رو انجام بدید پس مرد باشید و همه ی مسئولیت های اون تصمیم رو هم به عهده بگیرید چون این وظیفه شماس اینکه برید یه دختر رو روحا شکنجه کنید که کارتون راحت بشه و نخواید یه کم به خودتون زخمت بدید نامردیه ، یادتون باشه دخترها بر اساس احساسشون خوشبختن. گاهی فک کنید طرف خواهر یا دختر خودتونه بد نیس.

انقدر هم برای همدیگه آرزوی مرگ نکنیم که خودتون راحت باشیم  بهتره جاش روابط با دیگران رو یاد بگیریم حتی اگه اونا پیرن و متضاد ما فکر می کنن.

لطفا وقتی جز یه گروهی هستین شروع نکنید به دفاع کورکورانه از اونا و شروع کنید به توهین به گروه های دیگه وقتی خطا می کنید همه دنیا رو خطا کار نکنید کمی بزرگ بشید و سعی کنید اشتباهاتتون رو جبران کنید و بدون  آزار دادن دیگران زندگی تون رو بسازید یا اگه معتقدید که اشتباهی نکردید پس دیگران هم لزومی نداره اشتباه کرده باشن.

من به عنوان یه دختر 22 ساله دلم می خواد شاداب باشم و دوس ندارم برای همه چیم تعیین تکلیف شده باشه اما شما ها  که میخواهید مردم رو محجبه کنید مثلا خوب چرا یه بار به جایی اینکه با فحش و چماق بخواید این کار رو بکنید کاری نمی کنید که همه ی دخترای محجبه که نتونستن به خاطر تغییر ناگهانی مردم ازدواج کنن ازدواج کنن؟ چرا به جایی اینکه از زیبایی مصنوعی خوشتون بیاد از سیرت زیبا خوشتون نمی اد؟ حالا چه مرد باشید چه زن .

چرا خواننده محبوبتون آدمیه که غیرقانونی رفته یه کشور دیگه و وقتی پرتش کردن بیرون شده مومن عابد و زاهد ؟ ولی گیرتون به اینکه چرا من آهنگ گوش می دم؟

چرا وقتی یه دختر چادری میاد از روابط آزادش میگه اون توبه کرده و پاک می شه اما منی که اخلاقیات رو خط قرمزم گذاشتم اگه رنگ لباسم نوع پوششم مطابق میل شماها نباشه بهم برچسب می چسبونید؟ چرا انقدر ریا کاری ؟  
یا دین تون  و عقایدتون رو درک کنید تا بتونید ازش دفاع کنید البته به شرطی فحش دادن رو جز از دفاعتون ندونید و یا اینکه اعتقادتون رو برای خودتون نگه دارید تا حداقل راجع به چیزهایی که خیلی براشون رگ گردنتون باد می کنه دو تا کتاب بخونید هم از اونهایی که ازش دفاع کردن هم اونهایی که مخالفت کردن و لطفا دیگران رو هم آزاد بگذارید تا اون موقع .  در آخر اینکه لطفا کمی انسان باشیم از حق دفاع کنیم نه از خودمون . 

پی نوشت:
به الی
یه چیزی هس به اسم منطق که  فک نکنم تو واژگان امثال تو کلا تعریف شده باشه آدمایی که اهل منطقن می تونن خیلی تند حرف بزنن اما بدون ناسزا گفتن شایدم برات عادی باشه و برای من نیس که انقدر اعصابم رو بهم ریخته اما هرگز به خاطر فحشی که دادی نمی بخشمت از اونجایی که من خدا رو قبول ندارم ولی معتقدم که دنیا بدی و خوبی رو به آدم برمی گردونه و چون تو به خدا اعتقاد داری پس در این مورد می سپارمت به خدای خودت.

در ضمن حسودی تنها حسیه که نود و نه درصد آزارش به خودت برمیگرده و شاید یه درصدش برگرده به طرف مقابلت .

به آقای نجفی :

یه داستان هس برای عطاره راجع به یه مردی که خیلی خدا رو قبول داره و خدا گاهی باهاش حرف می زنه داستان قشنگیه یه روز یه مرد زرتشتی میآد خونه مرد که به فقیرا غذا می داده  مرده تا کمربند فقیر رو می بینه و می فهمه که زرتشتیه می دازدش از خونه اش بیرون که خونه من رو نجس کردی و این حرفا .

از طرف خدا برای آخرین بار بهش پیغام میآد که من یه عمر به تو که بنده من بودی نعمت دادم و چشمم رو روی همه خطاهات بستم حالا که یه بنده من روزیش دست تو افتاد اونو از خونت بیرون می کنی ؟
آقای نجفی وقتی شما طرفدار حجابید باید انقدر حجاب رو محکم بدونید که اجازه بدید دیگران به چالشش بکشن نه اینکه فقط نظرات موافق رو درج کنید اونم با هر ناسزایی که توش گفته شده بعد نظراتی که در جواب اون گفته شده رو کلا حذف کنید .

یه چیزی که از این وبلاگ یاد گرفتم و از این بعد بزرگ توی ذهنم می گذارمش اینکه شما مذهبیها فقط می تونید با یه چکش که روی سر دیگران گرفتید مردم رو مذهبی کنید هیچ انتقادی هم نمی پذیرید خیلی متاسفم که دین خداتون رو شما ها دارین با نفرت قاطی می کنید و به خورد بقیه می دید .

امیدوارم انقدر مردونگی داشته باشید این پست رو حداقل بگذارید تا بقیه هم بخونن مطمین باشید این آخرین باری که اومدم تو وبلاگتون با اعصاب خوردییه بدی هم می رم.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)