با سلام خدمت همه شما خوانندگان گرامی
امیدوارم حال همه تون خوب باشه و دور از سختیهای روزگار، لحظههای خوش زندگی تون رو بگذرونین.
راستش من قبلاً هم پست گذاشته بودم و در مورد علاقه ام به همکلاسی ام گفته بودم، چون وقت درسی دانشگاه هامون جدا شده بود نمی تونستم ببینم و نظر خودشون رو رو در رو داشته باشم مجبور شدم شماره شون رو بدست بیارم.
امّا هر چقدرم زنگ زدم، جواب ندادن.
کلاً یک دختر با حجب و حیا و خوبن
از اول فقط در حد کمک درسی باهاشون تو فیسبوک بودم
مجبور شدم که از اون طریق اقدام کنم.
یه شب که دیدم آنلاین بودن، بهشون سلام کردم؛ دیدن ولی جواب ندادن.
گفتم: چند کلمه گفتنی باهاتون دارم اگه وقت داشتین جواب بدین.
جواب دادند: بفرمائید!
گفتم: میشه فردا بهتون زنگ بزنم، موقعی که وقت داشتید؟!
گفتن: نخیر؛ هر چه هست همین جا بگید
گفتم: تو پیام فکر نمیکنم بشه
گفتن: میشه؛ بفرمائید
منم خیلی وقت بود این راز رو نگه داشته بودم و خیلی خیلی اذیتم میکرد.
دلم رو زدم به دریا و همه چی رو گفتم...!
فقط خدا می دونه اون لحظه چه احساسی داشتم؛ این قدر میلرزیدم که هیچ قابل توصیف نبود؛ دستام درست کار نمیکرد!
گفتم: می خواستم مادرم رو روان کنم برای امر خیر. خواستم اول نظر شما رو داشته باشم، اگه موافق باشید از راه سنت و پیامبر پیش میریم و اگه هم نظر شما منفی بود، من به نظر شما احترام می ذارم و دیگه هم مزاحم شما نمیشم. من شرایطم یکم محدوده ولی اگه شما راضی باشید. همه سختی ها رو گردن میگیرم.
اگه فعلاً جوابی ندارید می تونم صبر کنم تا هر وقت که شما بخوایین!!!
راستش دخترهای کشور من با ایران فرق دارند
کلاً از نظر چطوری بگم آزادی یا دموکراسی فرق می کنن
محیط شون فرق داره
و خیلی چیزها...!
ایشون که من میشناسم خیلی دختر باهوش، سنگین و با حیایی بودن... و همین ها هم باعث شده بود که بهشون علاقه پیدا کنم.
خب خلاصه همه حرف های دلم رو زدم، خیلی احساسی برخورد نکردم و سعی کردم منطقیتر باشم.
ایشون فقط پیام ها رو می دیدند ولی جواب نمیدادن.
دیدم بعد از چند دقیقه آف شدن، و بعد از ۲۴ ساعت منو بلاک کردن بدون از اینکه کدام جوابی به من بدن.!
وقتی قبلاً بهشون خواستگار اومده بوده، به اون ها گفته بودن که تا قبل از اینکه دانشگاه شون رو تموم نکردن، شوهر نمیدن شون.
منم پیش خودم فکر کردم شاید نمی خوان الآن راجع به این موضوعات فکر کنن و فکرشون رو درگیر کنن
وقت امتحانات هم رسیده شاید نخاستن فکرشون درگیر شه...!
ولی کلاً نمیفهمم چرا اینجوری کردن؟!
بیشتر خانم ها شما می فهمید رفتار هم جنس تون رو
میشه شما بگید چیشده؟!
از آقایون هم که تجربه داشتند می شنوم..!
دختری نیستند که نمی دونم تا کیس بهتری پیدا بشه منو داشته باشند.
ایشون از اون دخترها نیستند.
بهشون گفته بودم من نمی خوام هر بار مزاحم تون بشم و بهتون این حرف ها رو بگم، خوب فکر تون رو بکنید و بعد جواب بدید!
من منتظر خواهم موند!!!
حالا از شما می شنوم، نظر شما چیه؟!
ممنونم!
← ابراز علاقه برای ازدواج (۸۱ مطلب مشابه)
- ۲۸۹۸ بازدید توسط ۲۱۰۰ نفر
- سه شنبه ۲ فروردين ۰۱ - ۲۲:۰۳