سلام
از کودکی آرزو داشتم خانه ویلایی داشته باشیم. خانه مادر بزرگم که میرفتیم میگفتم چه قدر این خانهها خوب اند. خودمان در آپارتمان زندگی میکردیم و همسایههایی داشتیم که کارهایی میکردند که اذیت میشدیم. میگفتم ای کاش خانهای داشتیم که تمامش مال خودمان بود و این مشکلات آپارتمان را نداشت.
ما دو تا آپارتمان داشتیم که یکی را نشسته بودیم و ان یکی را اجاره داده بودیم. هر دو را فروختیم و هر چه پول داشتیم گذاشتیم رویش. یک خانه کلنگی (دو طبقه حیاط دار) خریدیم. امّا الآن احساس بدی پیدا کرده ام. گاهی می گویم کار درستی کردیم. به خانه مستقل رسیدیم و از دردسرهای آپارتمان راحت شدیم. گاهی می گویم کار غلطی کردیم. این خانه خیلی قدیمی است.
حالا می گویم آپارتمان خوبیهایی دارد. خانه ویلایی هم خوبیهایی دارد. امّا بهترین خانه، خانه ایست که ترکیبی از این دو باشد. یعنی اپارتمانی که تمام طبقاتش مال خودمان باشد. دیده ام برخی آپارتمانهای سه طبقه قدیمی یک جا فروخته میشوند. امّا این گونه آپارتمانها خیلی کم اند.
نگرانم. می گویم چرا هیچ وقت نمیفهمم چه چیز برایم بهتر است؟ از کودکی فکر میکردم اگر به خانه ویلایی برسم به همه چیز رسیده ام. امّا حال که به خانه ویلایی رسیده ام دو دل شده ام. می گویم آپارتمانها اصولیتر ساخته شده اند و جدیدتر و مقاومتر و راحت تر و امن تر از ویلاییها هستند.
این خانه ۱۱۰ متر و بر خیابان اصلی است امّا دو بر است و از دو طرف عقب نشینی دارد. طرف شرقش که یک آپارتمان چند واحده قدیمی است. طرف غربش یک کوچه بن بست کوچک است که چهار کلنگی به ان راه دارند. طبق قانون جدید، اگر هر چهار خانه با هم تجمیع کنند شهرداری کوچه را رایگان میدهد و مجتمع میشود و اگر مجتمع شود اجازه احداث تجاری را هم با توجه به مناسب بودن خیابان میدهند. امّا من و خانواده ام از مجتمع خوشمان نمی اید. این خانه اگر تکی بسازد؛ فکر کنم به خاطر عقب نشینی هایش چهار طبقه با واحدهای کوچک شود. ما خودمان هم هزینه ساختن آپارتمان را نداریم و اگر با بسازبفروش شریک شویم؛ میشود دو واحد مال ما. دو واحد مال بسازبفروش که بسازبفروش واحدهایش را به هر کس بخواهد میفروشد و باز همان دردسرهای آپارتمان را خواهیم داشت.
نمی دانم باید چه کنم؟ از طرفی این مستقل بودن خانه که مشکلات آپارتمان را ندارد خوب است. امّا مشکلات دیگری هم این خانه دارد که فکر کنم خیلی هزینه دارد و نگرانی از جهت قدیمی بودن و استحکام دارم که با بازسازیهای ظاهری بر طرف نمیشود. به نظر هم نمی اید بتوانیم این خانه را مانند چند طبقه آپارتمان دراوریم.
از طرفی میترسم برای فروشش اقدام کنیم. چون این گونه خانهها خیلی کم اند. میترسم بفروشیم و نتوانیم خانه بهتری بگیریم و گرفتار خانه بدتری شویم. گفتم آگهی برای معاوضه این خانه با ان مدل آپارتمان که میخواهیم؛ یعنی اپارتمانی که همه طبقاتش مال خودمان باشد بدهیم؛ هر موقع موردی پیدا شد؛ معاوضه کنیم. امّا می گویم مگر کسی حاضر به معاوضه چنین اپارتمانی با این خانه میشود؟
گاهی می گویم خرید این خانه اشتباه بود. گاهی می گویم کار درستی کردیم. سردرگم شده ام. نمی دانم چه کنم؟ نمی دانم می توانیم خانه بهتری بگیریم یا نه؟
خدا را شکر که به همین خانه رسیدیم. ولی میترسم اقدامی کنیم و گرفتار خانه بدتری شویم. نمی دانم شانس رسیدنمان به خانه بهتر چه قدر است؟
← مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)
- ۱۸۰۷ بازدید توسط ۱۱۷۷ نفر
- دوشنبه ۲۸ آذر ۰۱ - ۱۸:۳۹