سلام

من پسری 26 ساله هستم. حدود دو ساله قصد ازدواج دارم، فوق دیپلم دارم و کارم آزاد هستش، مغازه دارم و مغازه مال خودمه. درآمدم خدا رو شکر خوبه. خونه و ماشین مدل بالا هم دارم. خدا رو شکر با تلاش پدر و مادرم وضع مالی ماه م خوب شده. ( اینا رو گفتم جهت شناخت نه فخرفروشی).

اهل دختر بازی نبودم و واقعا دنبال دختر مناسبی هستم برای ازدواج. در شهر ما (مشهد) خانمی هستند که دختر پسرها رو بهم معرفی میکنند. من بارها از طریق ایشون به خواستگاری رفتم ولی کسی به دلم ننشست واقعا. تا اینکه یه روز اون جا دختر خانمی رو دیدم که تا دیدمش واقعا دلم لرزید و خیلی ازشون خوشم اومد. 

یک دختر خیلی ناز و تو دل برو و با وقار بودند. شماره شون رو گرفتم از طریق معرف و به خاستگاری شون رفتم. از شرایط ایشون بگم. ایشون 9 ماه از من بزرگتر هستند. دانشجوی فوق لیسانس مهندسی دانشگاه فردوسی. پدرشون هم فوت شدند و مادرشون هم بعلت سکته ی مغزی یه کم حرکتش مشکل داره، وضع مالی شون متوسط رو به بالاست. خودش یک دختر باهوش و با ناز و ادا و در عین حال باشعور و کمالات و فهمیده و تواناست. 

خودشون خیلی به دلم نشستند. روز اولش یک ساعت با هم حرف زدیم. تا حالا نشده بود برم خواستگاری و بتونم بیشتر از ده دقیقه با دختر خانمی حرف بزنم. خلاصه خیلی به دلم نشسته بود. وقتی زنگ زدیم موافقت کردند یه قرار دیگه بیرون گذاشتیم. همه چی خوب پیش میرفت. نمی دونم چی شد که ایشون به علت سن و تحصیلات به من جواب رد دادند! با وجود اینکه گفته بودند تحصیلات برام مهم نیست. 

آخه من که همه چی دارم چرا ردم کرد؟ خیلی بهم ریختم. ولی بعدش بیخیال شدم. و دوباره به خاستگاری دخترهای دیگه رفتم. اما 7 ماه تلاش کردم نتونستم کسی رو مثل ایشون پیدا کنم. همش هر جا میرم مقایسه میکنم و اون توو ذهنم میاد. نمی دونم حسم بهش چیه ولی واقعا ازش خوشم میاد. بهش دوباره پیام دادم بعد هفت ماه ولی بازم ردم کرد. نمی دونم چکار کنم راضی بشه؟ نمی تونم فراموشش کنم،  دلم گرفته. میشه راهنماییم کنید ؟ 

ممنون


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
رد کردن خواستگار (۱۴۳ مطلب مشابه) اصرار بر خواستگاری (۴۱ مطلب مشابه)