سلام وقت تون بخیر
دختر ۲۱ ساله ای هستم که سه ساله با یه آقای ۲۸ ساله در ارتباطم.فامیل دور هستیم که رفت و آمد هم نداریم.
مادرم کمی مخالفه؛ یعنی دلایلی که داره زیاد بنیادی نیستن میشه راضیش کرد. البته من بعد از یه مدت که مادرم متوجه رابطه مون شد، به خاطر گیر های زیادی که به دلیل مخالفتش می داد بهش مجبور شدم بگم تموم کردم رابطه م رو ...
منتهی الآن خارج از این مسئله، حدود یک ماهی میشه که یه دغدغه جدید برام پیش اومده! شهرها مون دو ساعت با هم فاصله داره و به دلایلی نمی شه اون بیاد شهر ما و اگه ازدواج کنیم من باید برم شهر اون ها!
جدیداً دچار دلتنگی شدید شدم که چه جوری از خانواده م دور بشم: (درسته فاصله کمیه ولی به دلیل مشغله کاری و این ها فوقش ماهی یه بار بتونیم به مامان بابای من سر بزنیم.
در حدی هستم که تو یه ماه اخیر اکثر شب ها رو با گریه خوابیدم.
الآن واقعاً نمی دونم چه کار کنم اون رو دوسش دارم و از خانواده م هم نمی تونم اون قدر دور باشم خیلی شرایط سختیه برام.
البته این مورد رو هم بگم که ما تو شهری که الآن هستیمم کسی رو نداریم (ده ساله اینجاییم). برای مامانمم خیلی مهمه که تو شهر خودمون بمونم.
به یه حدی رسیدم که میگم کاش هیچ وقت این رابطه رو شروع نمی کردم...
شما خودتون رو جای من بذارین بگین به نظرتون چه کار کنم؟ برام خیلی مهمه جواب هاتون.
← ازدواج راه دور (۱۵ مطلب مشابه)
- ۲۰۲۱ بازدید توسط ۱۲۴۶ نفر
- پنجشنبه ۱۲ آبان ۰۱ - ۲۳:۱۳