سلام
من دختری حدود 25 ساله هستم . حدود چند ماهه که نامزدیم بهم خورده ، حس و حالم خوب نیست . بشدت احساس تنهایی و بی پناهی میکنم . یعنی چه اتفاقی برای من خواهد افتاد ؟ ... ، رنگ پریده و بی رمق شدم و البته خانه نشین !!
در سکوت و انزوای خودم به سر میبرم ، تشویش و دلهره قسمتی از من شده و همیشه در خودم حسش میکنم... انگار انسان جدیدی در من نفس میکشه که اصلا نمیشناسمش ، و مدام به من میگه دنیا و آدم ها از وجود تو بی نیاز هستند .
شاید درست میگه ، مایلم که زندگیم به پایان برسه چون خواسته و هدف و آرزویی ندارم ، آیا خدا بنده ی خسته و پریشانی مثل من رو میپذیره؟
← زندگی بعد از جدایی (۱۵ مطلب مشابه)
- ۵۹۷۲ بازدید توسط ۴۱۴۲ نفر
- جمعه ۶ مرداد ۹۶ - ۱۵:۴۱