سلام
سنم نزدیک به 30 ساله و با دختری ازدواج کردم که 9 سال از خودم کوچیکتره. دختر رو یک واسطه بهم نشون داد. تو جلسات اولی که صحبت کردیم به تفاهماتی رسیدیم و من مطمئن بودم که مناسب هم هستیم.

با وجود حاشیه های زیادی که ایجاد شد، بالاخره عقد کردیم. اما بعد از عقد همه اشتیاق و احساسم رو از دست دادم. نذاشتم این موضوع رو خودش یا کسی دیگه متوجه بشه. مدتیه که بدجور دچار اضطراب و تنش درونی شدم و اصلا اشتهایی به غذا ندارم.

اون خیلی دختر خوبیه، از هر نظر . با وجود اینکه خودم آدم مذهبی نبودم ولی بخاطر حجب و حیاش جذبش شدم؛ همیشه سر نماز از خدا میخوام مهرش رو تو دلم بیشتر کنه و به زندگیمون گرما بده چون واقعا میخوام دوسش داشته باشم و خوشبختش کنم.
مشکل اینجاست که دفعات اولی که تنها شدیم از نظر جنسی جذبش نشدم. نمیدونم شاید من ( بخاطر سن بالا ) توقعم زیاد شده. میدونم افکارم خیلی خودخواهانه است و این منم که از درون مشکل دارم اما واقعا نیاز به مشاوره و کمک دارم چون توی یه تنش و اضطراب دائمی هستم و همه افکارم معلق شده. بخصوص از دوستان متاهل تقاضای راهنمایی دارم.
ممنون


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)