سلام
من یه داداش دارم که از دبیرستان یه رفیق داره ، رفیق که نگو جونشون رو برای هم میدن ، یعنی این رفیقش بگه بیا فوتبال ، میگه چشم ، بیا شنا ، میگه چشم ، بیا بریم شمال ، چشم ، حقوق این ماه تو بده ، چشم !
همین یه رفیق رو داره ، خیلی با هم راحتن و من اطمینان دارم داداشم رفیقش رو از من و زنش بیشتر دوست داره ، متقابلا رفیقشم براش یه کارایی میکنه ، البته رفیقشم خیلی انسان سر به زیریه ، مثلا اصلا خونه داداشم اینا تا حالا نرفته چون اون مجرده داداشم متاهل ، اما تنها ویژگی خوبش همینه !
مثل هوو برای زن داداشمه ، زن داداشم و داداشم اوایل با هم خوب بودن الانم با هم خوبن ، اما زن داداشم موقع مجردیش شیطنت هایی در حد بازی با پسرا و چت داشته و سر قضایایی داداشم بعد ازدواج میفهمه ( اینو بگم زن داداشم اهل روابط نا درست نبوده ، در حد خنده و ... ) و داداشم یکم باهاش سرد میشه .
دقیقا از همون روز میگه : اول پدر مادر بعد رفیق ، جونم رفیقمه ، فقط رفیق برا آدم میمونه و ... ، رفیقشم بدش نمیاد اینا رو بگه ، موقع مجردی که هر پنج شنبه شب ها خونه اش مکانه واسه این دو نفر و دو تا پسر دیگه بود تا صبح پلی استیشن و آهنگ و تنقلات و قلیون ، ( هیچ کدوم از رفقاش اهل دختر بازی و مشروب و اینا نیستن شکر خدا ) .
سوالم اینه - چرا مردا انقدری که به رفیق شون وفا دارن ، دوسش دارن ، هر کاری براشون میکنن ، برای زن شون نصف اون کارا رو نمیکنن ؟
← مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) ← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)
- ۲۵۷۹ بازدید توسط ۱۸۲۹ نفر
- شنبه ۱۹ خرداد ۹۷ - ۱۳:۳۳