سلام
چیزی که میخوام بنویسم بیشتر شبیه درد و دل هست تا سوال .
من از دوره دبستانم دانش آموز درسخونی بودم حسابی هم درس میخوندم ولی بقیه مردم با من به خاطر اینکه هزاره بودم مشکل داشتند هیچ وقت نمیفهمیدم چرا، ولی خییییلی مسخره شدم.
فقط به این خاطر که هزاره بودم. کتکم خوردم. حقمم خوردن. کلا تا موقعی که ایران بودم خیلی زجر میکشیدم. مثلا من داشتم حرف میزدم بقیه میپریدن وسط حرف من، که به این خاطر یکم لکنت زبان هم گرفتم (خدا رو شکر داره خوب میشه). یادم نمیره، یک بار از خونه بیرون اومدم دو تا خانم داشتن رد میشدند یکم که جلوتر رفتند گفتند چقدر پسره زشت بود ولی من هیچ کاری نکرده بودم. حرفاشون رو شنیدم و با خودم گفتم چرا؟ چون نژادم فرق داره؟
مثال خیلی زیاد دارم. توهین تو سلف جلوی دوستان دیگه، روی برگردوندن مردم، اوه چقدر زیاد شدند همینجوری یکی یکی تو ذهنم میان.
از دانشگاه با درجه ممتازی فارغ التحصیل شدم و رفتم جایی که همه به اصطلاح مذهبیا آرزوشو دارند. دانشگاه اینجا هم شاگرد اول هستم. چقدر دانشجو از جاهای مختلف دنیا اینجا هست ولی به هیچ کس به خاطر نژادش توهین نمیشه. چقدر برام آرامش داره. چقدر تو ایران اذیت شدم. دلم برای کسایی که شبیه من هستند و اذیت میشند خیلی میسوزه.
ولی بدتر از همه اینا این هست که ملیت یک کشور دیگر، در یک کشور فحش قلمداد بشه. اینا رو براتون نوشتم که با دیگران با مساوات برخورد کنید. شاید کسایی مثل من باشند که دلشون برای خدمت کردن به ایران له له بزنه ولی میدونند که مردمش دوست ندارند ما رو حتی ببینند.
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۲۶۲۳ بازدید توسط ۱۸۳۹ نفر
- چهارشنبه ۲۸ بهمن ۹۴ - ۲۱:۵۱