با سلام
دختری هستم که چند سال پیش یک عقد ناموفق داشته ام و این اولین رابطه ام با جنس مخالف بود.

طرف مقابلم امّا در حد یک رابطه عادی و معقول نیز محبتی نثارم نمی‌کرد. چشم چران بود و باعث می‌شد به شدت احساس عدم امنیت در این رابطه به من دست بدهد.

با ادامه یافتن رفتارهای او، اوضاع به صورتی شد که من حتی دیگر خودم را ارزشمند نمی‌دیدم و هر وقت با او بیرون می‌رفتم احساس اضطراب زیادی برایم ایجاد می‌شد که الآن دوباره می‌خواهد به خانم‌های دیگر چشم بدوزد.

با اینکه از لحاظ ظاهری در حد قابل قبولی بودم ولی اعتماد به نفسم به شدت افت پیدا کرده بود. این را هم اضافه کنم که آن شخص از نظر ظاهری به گفته آشنایان و حتی بستگان خود ایشان، در درجه خیلی پایین تری از من قرار داشت. مدت این رابطه کوتاه بود و به درخواست خود من تمام شد.

ولی با اینکه چند سال است که از این اتفاق می‌گذرد، احساسات من التیام پیدا نکرده است. این را وقتی متوجه شدم که می‌خواهم رابطه جدیدی را در قالب خواستگاری یا حتی یک دلبستگی ذهنی شروع کنم. در این مواقع آن احساس‌هایی که از قبل تجربه کرده بودم، با شدت بیشتری به من برمی گردد و حس می‌کنم در هر رابطه‌ای وارد شوم، دوباره همان احساس عدم امنیت و عدم ارزشمندی به من دست می دهد و طرف مقابلم دوباره من را ندیده می گیرد و با افراد دیگر مقایسه ام می کند. شدت این افکار و اضطراب به حدی است که برای محافظت از خودم حاضرم رابطه را قطع کنم چون حاضر نیستم دوباره در همان جهنمی وارد شوم که شخص قبلی برایم ساخته بود.

در کل این تجربه، ترس از ازدواج عجیبی را در دل من ایجاد کرده است و هر وقت یک قدم به ازدواج نزدیک می شوم، به شدت آزارم می دهد. کمکم کنید که با این احساس ترس چه کنم و چگونه دوباره وارد یک رابطه شوم؟ لطفاً اگر می شود روی مورد سوالم تمرکز کنید و به حواشی نپردازید.

با تشکر


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ترس از ازدواج در دختران (۵ مطلب مشابه)