سلام
خانمی 36 ساله هستم دارای 4 فرزند* 18 سال قبل با پسری از فامیل کاملا سنتی ازدواج کرده ام البته یک سال قبل از ازدواج به دلیل مذهبی بودن خانواده ها توسط واسطه ای (فامیل مشترک) از علاقه همسرم آگاه شدم و چون من هم به او علاقه داشتم به او پیغام دادم که تا بعد از کنکور موضوع خواستگاری را مطرح نکنند بعد از پایان تحصیلات و با وجود رتبه ی بالای من و چون نامزد بودیم از من خواستند که در انتخاب رشته مطابق میل او رفتار کنم و متاسفانه به علت علاقه ی شدیدم به او طبق میل ایشان رفتار کردم و پذیرفته نشدم .
در مدت این 18 سال هم باز هم به خاطر علاقه ام از تمام خواسته هام گذشتم و در تمام مراحل زندگی پشتیبان او بوده ام. و اما مشکل من این است بعد ازگذشت 18 سال و با داشتن 4 فرزند نمونه و درسخوان و بسیار مذهبی ، همسرم هر وقت از ازدواج مجدد سخن به میان میاد یا در مورد کسی که ازدواج مجدد داشته حرفی پیش میاد یا کسی توی فامیل طلاق میگیره شوهرم به من میگه اگه زن خوبی بودی الان من یه زن دیگه داشتم یا ببین برام جور نمیکنی بعد که من ناراحت میشم میگه شوخی کردم البته ایشون از نظر جنسی گرم هستند ولی من نرمال هستم و همیشه از نظر جنسی همدیگر رو ارضاء می کنیم .
من با توجه به شناختی که از او دارم میدونم شوخی نمی کنه درست همین یک سال پیش تو حرم امام رضا از من خواست اجازه بدم با یکی از فامیل نزدیک من و خودش که 10 سال از او بزرگتر بود ازدواج کنه البته می خواست که من راضی بشم ولی حکمش رو پرسیده بود چون اون شخص از نزدیکان درجه یک من بود اجازه من لازم نبود .
حالا بعد یک سال با وجود عشق زیادم نسبت به او دلم صاف نمیشه بعضی وقت ها میگم چون دوستش دارم براش یکی پیدا کنم شاید اونم محبش رو با یه دوستت دارم ساده به زبون بیاره و خودش دنبال یکی نره ولی میترسم تحمل یه زن دیگه رو تو زندگیم نداشته باشم و زندگیم از هم بپاشه.
چند وقت پیش قسمش دادم گفتم واقعا از ته دل این حرفا رو میزنی گفت نه بابا شوخی کردم ولی میدونم که مشکل مالی بهش این اجازه رو نمیده لطفا آقایون جواب بدن این جواب یه کسیه که حتی حلقه عقد و نامزدی و تمام پس اندازش رو دو دستی تقدیم عشقش میکنه .
آقای نجفی منی که به قول شما قلب عاطفی همسرم رو تسخیر کردم حالا با این شوهر چه کار کنم ؟ البته اون اصلا به من خیانت نکرده و من اولین عشق زندگیش بودم ولی شاید آخرینش نباشم . یک ماه پیش به مناسبت سالگرد عقدمون یه ایمیل براش زدم که اشکم رو جاری کرد بعد از یک هفته یه ایمیل در یک جمله فرستاد که ببخشید مشکلات زندگی درگیرم کرده در صورتیکه این آقا برای حل مشکلات دیگران تمام وقتش رو میگذاره. ممنون از جوابتون ببخشید سرتون رو درد آوردم.
← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) ← مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)
- ۱۱۰۷۳ بازدید توسط ۷۴۹۰ نفر
- يكشنبه ۱۶ شهریور ۹۳ - ۱۵:۴۲