سلام‌ به همه آبجیا و داداشای گلم

دوستای عزیزم، من یه تجربه ای داشتم که فکر‌ کردم بد نباشه اینجا مطرحش‌ کنم تا همه ازش استفاده کنن.
تقریبا پارسال حول و حوش آبان ماه بود ، اوضاع فکری و روحیم حسابی بهم ریخته بود به خاطر شرایط بدی که داشتم، تقریبا داشتم از زندگی مایوس میشدم.اخه اون موقع دوسه تا دخر کوچکتر از من تو فامیلمون بودن که‌همه‌ شوهر کرده بودن،اما من هنوز مجرد بودم.

از طرفی خواهر کوچکتر‌مم هم خیلی زیبا تر و سرزبون دارتر از من بود و هم اینکه همون سال اول تو کنکور یه رشته ی خوب‌ تو یه دانشگاه سراسری خوب قبول شده بود اما من که تقریبا ۵ سال از اون بزرگتر بودم یه دانشجوی‌ انصرافی بودم‌ که‌ هنوز داشتم برا کنکور‌ مجددا میخوندم.

کلا خیلی‌ اوضام داغون بود...بگذریم، من اون‌موقع زیاد اهل نماز و روزه نبودم خیلی هم آدم مذهبی نبودم. تا اینکه همون وقتا تو یه برنامه تلویزیونی یه آخوندی‌ داشت صحبت میکرد گفت خدا گفته بنده ی من تو نماز اول وقت رو بخون من هر چی‌ که بخوای بهت‌ میدم.

نمیدونم چرا اون حرف‌ بدجوری تو ذهنم نشست همون موقع تو دلم با خدا جونم عهد بستم که خدایا من از این به بعد همه نمازامو اول وقت و سر ساعت میخونم خدا جون تو هم کمکم کن اون دو تا مشکلم حل بشن.

باور کنین بچه ها به یه سال نکشیده جوابمو گرفتم هم تو کنکور یه رشته خوب  تو یه دانشگاه سراسری شهرمون قبول شدم هم نامزد کردم  و از همسرم و خانوادشم خدا رو شکر خیلی راضیم.

بچه ها خدا شاهده اگر آدم با خداش عهد ببنده خدا واسش کم نمیذاره. من هیچ کدوموتون رو مجبور به انجام این کار نمیکنم اما باور کنین که امتحان کردنش ضرری نداره و من مطمئنم که خدا هیچ وقت واس بنده هاش کم نمیذاره حالا هر دعا و خواسته ای که داشته باشن و تو هر زمینه ای که باشه.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)