من یه دخترم و می ترسم با این شرایط خانوادگی نتونم ازدواج کنم؛ چونکه :
بابام الکل مصرف می کنه. البته این کارش همیشگی نیست ولی خب کم هم نیست!!!! بعدم اینکه قبلا بابا و مامانم خیلی با هم دعوا می کردن چون بابام خیلی زود عصبی می شد. رسما آبروی ما تو فامیل و در و همسایه ها رفته و فامیل اکثرا قضیه مصرف الکل رو میدونن! اما الان یه چند سالی هست خدا رو شکر دیگه دعوا نمی کنن یعنی بابام خیلی به خودشون مسلط شدن و کمتر از کوره در میرن و بیشتر مراعات می کنن. اما دیگه همه در و همسایه و فامیل میدونن.
البته بگم که ما یه مدتیه که خونمونو جابجا کردیم ( نه به خاطر دعواها، به خاطر مسائل دیگه) و توی این محل جدیدمون کسی ما رو نمیشناسه و تا حالا هم خدا رو شکر دعوا و بحث نداشتیم.
حالا من میترسم که با این دعواها و مصرف الکل بابام و موارد دیگه ( که ترجیح میدم اینجا نگم ) اگه کسی بیاد خواستگاری و بره تحقیقات محل قبلیمون بهشون میگن و تو تحقیقات بهشونم میگن بابام الکل مصرف می کنه و احتمالا این خواستگارها هم میپرن و اصلا دلم نمی خواد ازدواج خیابونی و مجازی و ... داشته باشم! ( منظورم دوستی قبل ازدواج و ایناهاس).
من بابامو خیییلی دوست دارم و بابامم منو خیییییلییییی دوست داره. اما میترسم این چیزا تاثیر بدی بذاره روی مسئله ازدواج من و نتونم با اون فردی که شرایطشو میطلبم ازدواج کنم.
البته دلایل دیگه ای هم هست که منو نگران میکنه که نمیتونم اینجا مطرح کنم.
حالا چیکار کنم؟؟!!!
کسی پیدا میشه که سنتی یا سنتی- مدرن بخواد ازدواج کنه و این چیزا براش مهم نباشه و خود دختر براش مهم باشه؟ اگه هست چند درصد ممکنه پیدا شه؟
کلا من چیکار از دستم برمیاد که بکنم؟
اصلا چی میشه؟
خوش بینانه ترین حالت و بدبینانه ترین حالتش چیه؟ حالت منطقی و واقع بینانه اش چیه؟
ممنونم از همه.
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۱۴۶۷ بازدید توسط ۱۰۷۹ نفر
- جمعه ۹ مرداد ۹۴ - ۲۲:۲۷