میخواستم چند تا پست جدا راجب مشکلاتم بذارم اما گفتم همه رو یکجا کنم که هم شما راحت باشین هم من!
من یه دختر بیست بیست و یک ساله ام از یه شهرستان کوچیک ترم سه هستم یکی از رشته های پیرا پزشکی (پرستاری. مامایی. هوشبری) دانشگاه ازاد... که حدودا یک ماهه نامزد کردم بصورت رسمی...
البته این نامزدی که ما هستیم قرار بود نامزدی ای باشه که همین تابستون عقد کنیم اما خودم مامان و بابامو قانع کردم که عقد و بندازیم عقب بهتره... و به نامزدم و دیگه مامان و باباش چیزی نگفتن چون اگه میگفتن مامانو بابام قبول میکردن... بگذریم
نامزدم دانشجوعه رشته ی مهندسی برق و دانشگاه تاپ . یعنی جز دانشگاه های یک تا سه کشور..
ارشدشو امتحان داد ولی برخلاف تصورش که فک میکرد خیلی بهتررر میشه حدودا هزار و خوردی شده هزار و سیصد یا صد!
خودمم فک میکردم رتبش خوب شه ولی بعد گفت که خیلی بد بوده و منم کلی افسردگی گرفتم... چون با این وصف دیگه ارشد دانشگاه خوبی قبول نمیشه . و این منو بشدن نگران کرده . همین جا خوندم که بازار کار رشته های برق خیلی وحشتناکه البته بعضی وقتام شنیدم خوبه و این منو سردرگم کرده .
حالا میترسم ارشدش جای خوبی نباشه وبرای دکترا و اینام به مشکل بخوره... خودم دوس داشتم پشت کنکور ارشد بمونه ولی نموند!! یعنی نگفتم گفتم حتما خودش بهتر میدونه چکار کنه... . خواهش میکنم کسایی که میدونین بنظرتون چطوری میتونه وضشو خوب کنه... . اینم بگم که نامزدم قصد داره تا دکترا ادامه بده .
حالا اگه تا دکترا بخواد ادامه بده و کار ازاد نخواد بکنه از چه راهی میتونیم پول دراریم خودم تا حالا راجب این مسائل ازش سوال نکردم...
یه دوست داره که اونم ارشد یه رشته ی دیگه داشت اسم رشتش یادم نیس که الان توی هیِئت علمی دانشگاه بزرگه که بهش پیشنهاد امیر کبیرم دادن و استادم هستو داره میره شیش ماهه آمریکا برای فرصت مطالعاتی یه همچین چیزی ... من همیشه فک میکردم اینم مثل دوستش میشه یعنی هدفش اینه مثل اون شه .
ولی از اون روزی که نتایج اومده من نسبت بهش دل سرد شدم... اگه ارشد یه دانشگاه تاپ نیاره میتونه خودشو باز بکشه بالا ؟
من که الان نامزدشم وقتایی که میگه خیلی بد شد کنکورم و اینا چی بگم بهش؟ اینم بگم من هیچی از شوهر و نامزد داری بلد نیستم:( . خیلی سردم . دست خودم نیست . بهش تو نگفتم هنوز در صورتیکه خیلی وقته غیر رسمی نامزدش بودم . حتی یبارم بهم گفت خیلی با من رسمی هستی و راحت نیستی .
شاید بتونم نقش بازی کنم دیگه نگم بهش شما، ولی دوس دارم ابراز علاقم از ته دل باشه نه نقش ...
در صورتیکه تا الان هر چی بهش عشقم ورزیدم نقش بوده . من ازدواجم یه ازدواج سنتی بوده! ینی قبلش باهاش هیچ رابطه ای نداشتم . چیکار کنم که علاقم نسبت بهش زیاد و زیاد تر شه .
نسبت به اوایل علاقم بهش زیاد شده وقتی یه کار خوب میکنه و خوشحال میشم دوس داشتنم میره بالا ولی وقتی کاری نمیکنه و خنثاست دوس داشتنم فروکش میکنه و منم خنثی میشم این عادیه؟و اینکه ما تو دانشگاهمون گروه داریم که از رشته ی خودمون و از رشته هی دیگم هستن و مختلطه . وقتی نامزد کردم رفتم تو اون گروه و چت میکردیم . موضوع خاصی نبود ولی جذاب بود برام . همه با هم راحت و به اسم صدا میزدن و اینا .
زیاد انلاین بودم بعد برای اینکه اقواممون و ... هی انلاین بودنمو نبینن رفتم با یه شماره دیگم ک کسی نداشت وارد اون گروه شدم! و بعد عکسای خودمو گذاشتم که فقط هم کلاسیام ببینن .
نه عکسای بد ... عکسای عادی خودم. پوشیده ولی با شماره خودم از فامیل خجالت میکشم عکس خودمو بذارم چون خوب نمیدونن . نامزدمم این شمارمو نداره هیچکس نداره . از زمانیکه تو این گروهه رفتم دچار شک شدم که چرا نامزد کردم میگم کاش مجرد میموندم!! مجردیو عشق و حال چون یرن بیرون و کافه و ... مختلط...
از یه طرف نامزدمو میخوام چون شرایط و اخلاقش برام اوکی بود غیر از کارش که هنوز به سنش کار کردن نمیخوره و در اینده باید اوکی شه وگرنه اخلاقش اوکی هست از یه طرفم بعضی وقتا که میبنیم پسرای گروه چطور با همه دخترا گرم میگیرن میگم بازم خدا رو شکر نامزد من سر و سنگینه و اینطوری نیست... اینا فقط درد دل بود
قبلش از جواباتون صمیماااانه تشکر میکنم . سوالی داشتین جواب میدم که بهتر راهنماییم کنین . مرسی از لطفتون که خوندین
← مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)
- ۴۲۳۱ بازدید توسط ۳۱۰۰ نفر
- پنجشنبه ۳۱ تیر ۹۵ - ۱۵:۴۴