سلام دوستان روز تون بخیر 

دختری هستم ۲۱ ساله. با عقایدی تقریباً مذهبی. 

از بیرون خیلی خوشبخت به نظر می‌رسم به خاطر ازدواج خوب و خانواده خوب و اهدافی که بهش رسیدم، من در ۱۸ سالگی ازدواج کردم با پسری که تقریباً آرزوی تموم دخترهای اطرافم هست..حالا چی شد که من بعد سه سال پشیمونم و این ازدواج زود برام معضل شده.

باید بگم محبوب بودن فرد مورد نظر از طرف جامعه اصلاً کافی نیست... و هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت، قبل اینکه به خود شناسی نرسیدید ازدواج نکنید. من بعد سه سال تازه دارم خودم رو کشف می‌کنم. حالم خیلی بده، افسردگی‌های شدیدی رو تجربه کردم و در آخر هیچ راه حلی پیدا نکردم و تسلیم شدم... (((ببینید این شاخه به شاخه پریدن هام رو، خودم هم نمی فهمم چی میگم))) 

رابطه من با همسرم یک رابطه معمولیه و گاهی اوقات اون قدر سرد میشم که با خودم میگم از فوتش ناراحت نخواهم شد (من آدم به شدت احساسی هستم) 

نمی دونم چه اتفاقی برام افتاده، خیلی خسته م، از طرفی احساس ناشکری می‌کنم. خلاصه که از بیرون انگار همه چیز زندگیم سرجاشه ولی از درون بسیار نابودم و تنها دلخوشی این روزهام قبولی تو رشته مورد نظرم هست، حتی نمی دونم مشکلم چیه الآن 

ازدواج زودم؟ 

نبود علاقه؟ 

وجود تشنه عشق؟ 


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)