سلام
فقط ده ماهه که عقد کردیم. امروز سر یه بحث کوچیک بهم گفتم که ازت متنفرم و برو گم شو. و من هیچ چی نگفتم . فقط سکوت کردم. آخه قبلا ها گفته بود که مواقع عصبانیت من اگه چیزی نگی زود اروم میشم.
ولی هنوز اروم نشده. من چیکار کنم؟ بهش چی بگم؟ صبر کنم تا بر گرده؟ دلم ازش شکست. اگه برگرده هم نمی تونم ببخشمش. به این آسونی ها هم حاضر نیستم از زندگیم دست بکشم.
سلام دوست عزیز,مشکلت رو خوندم.عجیب اخلاق شوهرتون شبیه اخلاق شوهر منه.ما 3 ماه نامزد بودیم.یکسال عقدکرده بودیم وحالا 7 ماهه رفتیم سر زندگیمون.همسر منم همین حرفها رو بهم میزنه.سر کوچکترین چیزی قهر میکنه و من باید منت کشی کنم.کم کم سعی میکنم اخلاقش دستم بیاد.مادرمن برحمت خدا رفته.پدر پیری دارم که وظیفه خودم میدونم بهش برسم.ولی میبینم به اینکار حساسه.حتی از اینکه بهش زنگ بزنم و مثلا بپرسم حالشو یا بپرسم دواتو خوردی ناراحت میشه.منم تازگیها سعی میکنم جلوی اون زنگ نزنم.حرف پدرم ومریضیشو تو خونه نگم.یکبار تو ماه رمضون سر هیچی نصفه شبی عصبانی شدو برای اولین بار بهم گفت آشغال.3 روز باهم حرف نزدیم.فقط بهش سلام میدادم و خداحافظ میگفتم.اونکه اصلا نگام نمیکرد.بعد 3 روز وقتی آروم شد باهاش حرف زدم.بازم عذرخواهی نکرد.ایراد شوهر منم اینکه مغروره و حرف حرف خودشه.شما برو سراغش البته بعد از اینکه آروم شد.نه با دعوا بلکه آروم ومنطقی.سعی کن اگه به چیزی حساسه جلوش انجام ندی.بیشتر بهش محبت کنی.غر نزنی.از خانوادش گله نکنی بهش.خیلی سخته کاملا درکت میکنم ولی ما خانمها تواناییشو داریم.
مطالب پیشنهادی از بایگانی خانواده برتر برای آشنایی در مورد نحوه ی نظر دادن و تائید آن ها