سلام

من یه پسر 26 ساله هستم . شغلم آزاده ولی خب درآمدی ندارم و یا خیلی کمه . خانواده من توی یه شهر دیگه هستن و خودم به همراه همسرم و خانوادش توی یه شهر دیگه با صدها کیلومتر فاصله .

یکی دو ساله ازدواج کردم. با اصرار پدرم ازدواج کردم. منظورم اینه که اصل ازدواج با اصرار پدرم بود .هیچ مشکلی هم با همسرم یا خانوادش ندارم . اما مساله ای که هست اینه که پدرم خرج منو میده و من هر چقدر تلاش میکنم درآمدی ندارم . نمیدونم چرا !؟ 

این مساله که من سربار پدرم هستم و قدرت اقتصادی ندارم باعث خودخوری و حتی افسردگی من شده . من درسم رو نیمه کاره رها کردم بعد از ازدواج و به اصرار همسرم و پدرم دوباره مشغول به تحصیل شدم . در این باره هم مدام حس از دست دادن زمان رو میکنم . آدم بی اعتقادی نیستم . شاید نمازم قضا بشه ولی خدا رو از ته دل باور دارم .

از طرفی نمیتونم هزینه زندگیم رو پرداخت کنم و از طرفی هم نمیخوام سربار پدرم باشم . به هر حال به ایشون هم فشار میاد . هر جا هم میریم کار نیست ، حتی راضی شدم مغازه رو ول کنم و برم دست فروشی و هر کاری ولی خب هیچی نیست هیچی ... ، یا مثلا کاری هست که هزینه رفت و آمدش از درآمدش بیشتره ...، و مساله دیگه اینکه دچار افسردگی دارم میشم ... 

هر کاری که تجربه تون میگه که ممکنه به من کمک کنه خواهشا دریغ نکنید ، منم مثل برادر کوچیکتون ...

شرمنده که سرتون رو درد آوردم ، پیشاپیش ممنون از راهنمایی هاتون

در پناه حق


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) اقتصاد خانواده (۱۱۵ مطلب مشابه) کسب و کار (۵۷۶ مطلب مشابه) مسائل مردان (۵۱ مطلب مشابه)