سلام
من در طول زندگیم ی بار حس پاکی رو تجربه کردم نسبت به یه خانوم، که ایشون رد کردن منو. خلاصه ذهنم کلاً درگیر اون خانوم بود. من خیلی سعی کردم دنبال جواب این سوال باشم که چرا ذهنم کلاً درگیره ایشونه؟ که متوجه شدم من تا حالا سعی کردم به گزینه دیگه فکر کنم.
در نتیجه برای فان، رفتم یکی از این سایتهای همسریابی دائم. نظرات تون رو پیرامون این سایتها خوندم که نود و نه درصد مخالفید.
خلاصه موارد زیادی رو چک کردم آشنا شدم دیدیم به درد هم نمیخوریم بی خیال شدیم، تا اینکه یه مورد همین اخیراً پیش اومده. من حس نمیکردم با شرایط من که حدوداً سی سالمه ارشد مهندسی دارم و حدوداً نود میلیون پول نقد دارم کسی حاضر به ازدواج با من باشه.
خلاصه من کاملاً واقعیات زندگیم رو بدون هیچ دروغی گفتم و ایشون هم تقریباً هشتاد درصد اون چیزی هست که من می خوام. الآن من واقعاً گیر کردم البته این دغدغه رو به خودشون هم گفتم.
چون من در مسیر شغلیه حساسی هستم و ممکنه مجبور شم برای ارتقای شغلی چند ماهی بدون در آمد کار کنم. به ایشون گفتم که قطع ارتباط کنیم و وقتی من شرایطم بهتر شد مثلاً یه سال دیگه رسمی اقدام میکنم.
منتهی ایشون اصرار داره تا یه ماه دیگه رسماً با مادران مون بریم سر قرار. برای خود من مهم نیست طرفمو کجا بشناسم تو سایت دانشکاه یا از طریق آشنا معرفی بشیم. چون من مواردی که برام مهمه رو طرح میکنم و جواب سوالاتم رو میگیرم از اون طرف تا ببینم بهم میخوریم یا نه. حالا نظر شما چیه؟
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۳۳۶۷ بازدید توسط ۲۳۷۴ نفر
- پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۰۱ - ۲۱:۱۶