یکی از دوستام عاشق دختری بود که اصلا تحویلش نمیگرفت. این وسط یه دختر که هم اسمش فرشته بود و هم انصافا خودش، عاشق دوست من شد. بعد از یه مدت دوستم کلا بیخیال دختر اولی شد و یواش یواش عشق همین دختر تو دلش خونه کرد ( قضیه ماله 5 سال پیشه )
این دختر پدر فوق العاده سخت گیر و بد اخلاقی داره که به قول دوستم کاری کرده که روزگار دختراش با شب یکی شده و کارشون هر روز گریه کردنه. تا جایی که این دختر از دوستم خواسته که اونو از دست پدرش نجات بده (نجات!!)
تقریبا پارسال حال دختر بد شد و ناگاه بیمار شد. دوست من پرونده پزشکیشو برد به یه متخصص نشون داد و متوجه شد تنشهای عصبی که به این دختر وارد می شده باعث اختلالات جسمی شده و حتی دکتر گفته بود که این دختر حتی نباید بچه دار بشه وگرنه خودش خدایی نکرده از دنیا میره.
بیچاره رفیقم تو 26 سالگی میخواست بره پزشکی بخونه تا شاید بتونه دختر رو درمان کنه.
این وسط خانواده دوستم از ماجرا مطلع شدند و به شدت با این وصلت مخالفت کردن. البته مخالفتشون صرفا به دلیل بیماریه دختر بود.
ولی دوستم اصرار داره که فقط با این دختر زندگی کنه. من به عنوان یه دوست باهاش مخالفت کردم و سعی کردم نظرشو عوض کنم. بالاخره حرف یه عمر زندگیه و شوخی بردار نیست.
حالا از دوستان میخوام نظر بدن. اگه همسر شما این چنین بیماری داشت باهاش ازدواج می کردین؟؟
خواهشا نگین بعضیها میتونن. شخص شما اگه بودید این کار رو میکردید یا نه؟؟ مطمئنا نظراتتون رو به سمع و نظر رفیقم خواهم رسوند .
ممنون
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۱۵۲۳ بازدید توسط ۱۲۲۰ نفر
- دوشنبه ۱۳ مهر ۹۴ - ۱۹:۴۲