بنده میخوام برم خواستگاری میخوام حرفامو صاف و پوست کنده بزنم از کاربرای سایت مخصوصا خانوما خواهش میکنم نظرشون رو درباره این حرفایی که میخوام بزنم بیان کنند( خودشونو جای اون دختر قرار بدن و واکنششون رو بگن).حرفایی که میخوام بزنم اینه ( بعد از معرفی همدیگه ) :
"ازدواجی رو دوس ندارم که زن و شوهر مثل ربات باشن یعنی مرد بره سر کار و زن تو خونه به کارای خونه برسه و مرد بعد اتمام کارش بیاد شامشو بخوره و نیم ساعت نگاه تی وی کنه و بعدش اگه حوصله داشت نیم ساعت با زنش ور بره و بخوابه و فردا دوباره روز از نو روزی از نو،خب این کارارو دوتا مرغ و خروس یا دوتا گربه هم انجام میدن ، من زندگی حیوانی دوس ندارم اینا حداقلای زندگیه کف زندگیه نه سقفش،این ازدواج اگه سر نگیره بهتره تا اینکه سر بگیره.
زن و شوهر باید همدیگه رو از نظر روحی عاطفی محبت عشق و... سیراب سیراب کنن، اینایی که میگم مربوط به دو سه سال اول زندگی نیست سال بیستم زندگی هم باید همینطور باشه.زن وشوهر باید پشت هم باشن شدید نه اینکه تا یه مشکلی پیش بیاد یکی از طرفها جا بزنه و پشت طرفشو خالی کنه.
ازدواجی رو دوس ندارم که زن تمام شیک پوشی آرایشش بوی عطرش و مدل موهاش و... مخصوص بیرون از خونه باشه مخصوص مهمونی ها باشه مخصوص خیابونا باشه و تو خونه خیلی عادی و معمولی میگرده و انگیزه ای با نوع رفتار و پوشش به شوهرش نمیده این خانوم اگه با من ازدواج نکنه بهتره چون نمیتونم خوشبختش کنم ازدواجی رو دوس ندارم که شوهره تمام بگو بخنداش با دخترای فامیل یا با همکارش باشه و با خانومش مثه غریبه ها باشه همچین فردی به درد ازدواج از نظر من نمیخوره .
ازدواجی رو دوس ندارم که دو طرف تکروی کنن هرکی بخواد حرف خودشو عملی کنه .زنی که اینطور باشه و بخواد گوش به حرفای شوهرش(حرفای براساس منطق و شرع و قانون)نده و تکروی کنه به درد من نمیخوره و نمیتونم خوشبختش کنم.دوطرف سر مسائل مختلف زندگی باید مشورت کنن نه زورگویی و بی اعتنایی.
ازدواجی رو دوس ندارم که دو طرف اهل لج و لجبازی باشن از موضع خودشون کوتاه نیان اهل همکاری با طرف مقابل نباشن ،همچین زنی رو نمیتونم خوشبخت کنم.
ازدواجی رو دوس ندارم که دو طرف شرایط همدیگه رو درک نکنن و طرف مقابلشو تو فشار بذاره مثلا تو مسائل جنسی خانوم از یه نوع خاصی از رابطه خوشش نمیاد و براش زجرآوره ،اینجا شوهر باید همکاری کنه و اون نوع رابطه رو نخواد.یا مثلا شوهر از نظر مالی تو منگنه هستش و خانوم میخواد که پرده های خونه یا مبلمان رو عوض کنه،این خانوم این کاررو نباید بکنه ،اگه همسرم اینجور درکها رو نداشته باشه من نمیتونم خوشبختش کنم.
ازدواجی رو دوس ندارم که زن و شوهر بخاطر اختلافات خانوادگی بخوان همدیگه رو محدود کنن،مثلا از طرف یک از اعضای خانواده دختر به من بی احترامی میشه،من این اجازه رو نباید به خودم بدم که به همسرم بگم یا من یا اون،اگه همسرم این خصوصیت رو داشته باشه من تو زندگی ام باهاش به مشکل میخورم.
ازدواجی رو دوس دارم که سریع کار بیرون رو انجام بدم تا زودی بیام خونه و همسر و بچه هامو ببینم و در کنار اونا به اوج لذت برسم این مستلزم اینه که زن و شوهر کاملا خودشونو از ته دل وقف همدیگه کنن.
ازدواجی رو دوس ندارم که زن و شوهر اهل پنهون کاری باشن و بخوان یه چیزایی رو از همدیگه پنهان کنن،همچین فردی رو من نمیتونم خوشبخت کنم.
از همسر آیندم و خودم این انتظار رو دارم که اخلاق رفتار گفتار و کردار اونا باعث آرامش فضای خونه بشه و دلهای زن و شوهررو به همدیگه هررزو بیشتر از دیروز نزدیک کنه.تلاششون این باشه که هر روز شادی امید انرژی نشاط و عشق رو به طرف مقابلشون هدیه بدن.
از نظر من زن و مردی اهل زندگی هستن که به معنای واقعیه کلمه بخوان "زندگی" کنن.
دوس دارم هم خودم و هم همسرم هرروز به همدیگه انرژی بدیم امید بدیم کارایی کنیم که واسه هم تکراری نشیم هر روز واسه هم تازه باشیم اینا واقعا شعار نیست و من تو زندگی ام دنبالش هستم.
میگن ازدوج هندوانه دربسته هستش که یا خوب از آب در میاد یا بد، حالا من ای هندوانه رو برات بازش کردم و همه چیو واست عیان کردم حالا اگه اهل این حرفایی که زدم هستی تا عملی اش کنیم بسم الله اگه هم که به هر دلیلی نمیتونی بهتره واسه خوشبختیت با یکی دیگه ازدواج کنی."
البته اینم بگم که این تمام حرفای من نبودش و نوعی اتمام حجت بود خیلی از مسائل و خطوط قرمز دارم که اگه طرفم تمام حرفای بالا رو مو به مو اجرا کنه ولی خطوط قرمزم رو رعایت نکنه ازش میگذرم و واسش آرزوی خوشبختی میکنم.حالا شما فرض کنید که وارد خطوط قرمز همدیگه نشدیم و تفاهم اولیه رو داریم.تو این شرایط نظرتون بگید.
← رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)
- ۳۲۸۴ بازدید توسط ۲۵۸۱ نفر
- پنجشنبه ۵ اسفند ۹۵ - ۲۱:۰۰